Sie suchten nach: novel (Englisch - Persisch)

novel
رمان

novel .
کتاب داستان .

novel foods
غذاهاي نو

lve finished a new novel .
يه رمان جديد را تموم کردم .

i had to finish my novel .
بايد رمانم را تمام ميکردم .

==books==#tu (you), novel, 1985.
# tu (you)، novel، ۱۹۸۵.

he can read a novel or two a day.
روزی یک یا دو تا رمان می خوند.

help what , penny help write a novel .
چه كمكي پني كمك كنه يک رمان بنويسم .

and why , of course , its my last novel .
و چرا اين آخرين رمانمه .

this novel's villain is kanaria easter
زنده ماندن به عنوان همسر قهرمان

lolita is a 1955 novel by vladimir nabokov.
* لولیتا، رمانی است از ولادیمیر ناباکوف.

according to faulkner, the true hero of the novel.
بخش کونتین نیز پژواکی از عنوان رمان است.

did you read some novel , or see a movie like that .
با اين مضمون کتابي خونده بودين فيلمي ديده بودين .

#siya evînê (shadow of love), novel, 1989.
# siya evînê (shadow of love)، novel، ۱۹۸۹.

a novel discipline in embryology — animal embryo breeding
یک نظریه جدید در جنین شناسی - پرورش جنین حیوانات

"the deadline: a novel about project management".
* ۱۹۹۷، "ضرب‌الاجل: رمانی درباره‌ی مدیریت پروژه".

i dont know how things are in that thirdrate novel of yours .
نميدونم چيزها در آن داستان‌هاي درجه 3 كه داري چطوريه .

and this is an opening phrase from the novel "lolita."
این عبارت آغازین در رمان " لولیتا " است.

a novel broadcast network design for routing in mobile ad hoc network
یک طراحی جدید شبکه پخش برای مسیریابی در شبکه ad hoc موبایل

(in the novel, her name is ligia, in the play she is mercia.
این رمان در لیست ۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.