Results for expose translation from English to Persian

expose .
افشاءکردن .

ill expose you .
من تو را لو ميدهم .

to expose the vein.
تا خونش تخليه شه

go ahead . ill expose you .
پس بجنب . چون من هم تو را لو ميدهم .

the only one who can expose us .
تنها کسي که ميتونه ما را لو بده .

and then expose him to hell-fire
«سپس او را گیرانه‌ی جهنم نمایید.»

to expose oneself to an inferior .
که آدم خودشو بده دست يک زيردست .

to expose the sins committed by usident .
براي نمايان كردن گناههاي مرتكب شده استفاده خواهند كرد usident توسط .

anything to expose umbrella to the press .
هر چيزى که بتونه کارهاى آمبرلا را در برابر . مطبوعات افشا کنه .

were trying to expose them . its okay by me .
ما داريم تلاش ميکنيم که چهره اونها را به همه نشون بديم از نظر من که مشکلي نداره .

our last remaining elder and expose the truth .
كه آخرين بزرگمونه و افشاي حقيقته .

would ever want to expose their children to , .
هميشه ميخوان بچه هاشون را بي پناه بذارن ندارن و .

how is it that you intend to expose this traitor .
، اگه تو فقط بخواي سعي كني چطوري ميتوني هويت .

to follow the evidence and expose the man she loved
شواهدي رو دنبال کنه که ... باعث خجالت و ناراحتي شخصي

designed to expose the illegal manufacture of the drug khat .
اين عمليات براي كشف محل كارخانه غيرقانوني داروسازي خات طراحي شد .

http://www.womenshealthmag.com/life/expose-project
http://www.womenshealthmag.com/life/expose پروژه

so let me expose this lurking industry a little bit further.
اجازه دهد تا این صنعت مخدوش کنند را افشا و روشن نمایم.

it is your chance to expose them to every saudi and muslim.
فرصتی است تا آن‌ها را به همه عربستانی‌ها و مسلمانان نشان دهید.

put me out there , chief . im not afraid to expose myself .
رو من حساب کن ، رئيس . من از نشون دادن خودم نميترسم .

clearly my family are seeing who can expose themselves to the most ridicule .
خوانواده من دارند نگاه ميکنند که کي يا خودشونو در معرض تمسخر بيشتري قرار ميدند .