Results for margarita translation from English to Persian

margarita
مارگاریتا

fortunella margarita
سيتروس مارگاريتا

ill take a margarita .
يه مارگاريتا .

se�orita margarita .
سنوريتا ، مارگاريتا .

okay , okay . who needs a margarita .
خب ، خب به يک نيرالفکه احتايج داريم .

and ill have another cadillac cabo wabo margarita .
و خودم هم يک مارگاريتاي . کابو وابو کاديلاک ديگه ميخورم .

thats because its a margarita . no . i dont drink .
به خاطر اين که اون مارگاريتا هست نوعي شراب . نه . من الکل نميخورم .

the oldest of seven children, luis had two brothers, alfonso and leonardo, and four sisters: alicia, concepción, margarita and maría.
لوییس که فرزند ارشد خانواده از مجموع هفت فرزند محسوب می‌شد، دو برادر به نام‌ها آلفونسو و لئوناردو و چهار خواهر به نام‌های آلیسیا، concepción، مارگاریتا و ماریا داشت.

for margaritas and chimichangas .
صدف و ميگو ملاقات كنم .