Results for ratios translation from English to Persian

hamilton also published important work on sex ratios and the evolution of sex.
او همچنین کارهای مهمی در زمینه نسبت جنسی و تکامل تولید مثل انجام داد.

these ratios are called the "duty cycle" of the pulse train.
به این نسبت چرخه‌ی کار زنجیره پالس ها میگویند.

such companies are often seen as credit risks because their spending ratios are so unusual.
این دست از شرکتها به خاطر پرداخت چنین هزینه های غیر معمول، غالباً دارای ریسک اعتباری می باشند.

it's basically two ratios of per capita gdp, per capita gross domestic product, so average income.
این اساسا" دو نسبت از سرانه gdp، سرانه تولید ناخالص داخلی، بر متوسط درآمد است.

the activity of glucose 6 phosphate dehydrogenase is controlled by the nadph/nadp ratio.
فعالیت گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز توسط نسبت nadph/nadp کنترل می شود.