Results for اصلاحات translation from Persian to English

اصلاحات .
improve .

اصلاحات ارضی
land reform

اصلاحات ارضي .
land reform .

اصلاحات پروتستانی
reformation

مخالف اصلاحات .
obscurant .

نشان گذاری اصلاحات
marking improvements

ادغام & اصلاحات: ‌
merge & modifications:

رفع اشکالها و اصلاحات کلی
bug fixes and general improvements

اِعمال اصلاحات تصویر پیش‌فرض
apply default image modifications

من بايد يک سري اصلاحات انجام بدم .
i should do more improv .

اين كار آمادگي براي اصلاحات نظامي نيست
this isn't preparing for political change,

اصلاحات چارلز ايکس خيلي طرفدار نداره .
charles xs reforms arent very popular .

مدیریت ردیاب اشکال ، اصلاحات کارایی
bug tracker management, usability improvements

مهاجران و اصلاحات قوانین مهاجرت به آمریکا
immigrants on u.s immigration reform · global voices

ولی امروزه این اصلاحات كمي نامعتبر به نظر ميان.
but today these improvements seem somehow inauthentic.

ماه در خون پنهان شده . اصلاحات بايد انجام بشه .
a moon is cloaked in blood . amends must be made .

داره کمک ميکنه تا يک کم اصلاحات و نوسازي بکنم .
hes helping me to refocus , reform,and renew. .

یک کژنه از اصلاحات را در جعبۀ شنیتان ایجاد می‌کند
creates a patch from the modifications in your sandbox

فکر ميکردم براي اصلاحات مدارس تغيير پذيرها اومدي .
i thought you were here to talk about school reform .

اصلاحات ارضی سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۴ باعث شتاب بیشتر مهاجرت شد.
the land reforms of 1962–1964 accelerated the migration.