Results for زنجيره translation from Persian to English

زنجيره .
continuum .

زنجيره سکه .
milling .

. نوعي قتل هاي زنجيره اي .
serial killers typically .

جرم : قتلهاي زنجيره اي .
crime: multiple murder .

يه قتله . قتل هاي زنجيره اي .
its a homicide . multiple homicides .

نقش قاتل هاي زنجيره اي همجنسباز .
from whatever gay serial killers .

بله زنجيره غذايي شما مسموم شده .
yeah , our food chain go loco . everyone a bit down .

آيا تغييرپذيرها حلقه بعدي در زنجيره تکاملند .
are mutants the next link in the evolutionary chain .

براي جدا کردن معترفان از قاتلان زنجيره اي .
to separate the serial confessors from the serial killer .

، قتل هاي زنجيره اي در نيوجرسي و نيو يورک
serial murders in new jersey and new york,

اما اگر بگم تو ديگه فروشگاه زنجيره اي نداري .
but if i tell , you no have chain anyway .

و گاسي و در حدود 10 تا 15 قاتل زنجيره اي ديگر .
and gacy and about 10 or 15 other serial murders .

اونقدر غذا دارم كه مي تونم يه فروشگاه زنجيره اي بزنم
i got enough food now to open a chain of mini marts.

يه بهونه پيدا كنيد كه يكي از اينا از زنجيره خارج بشن .
find an excuse to let one of these off the chain , .

به طور کلي الگو هايي که به يک قاتل زنجيره اي منتهي ميشد .
in general , the patterns followed by a serial killer .

ببخشيد قربان ، شما قاتل اين قتلهاي زنجيره اي هستيد .
excuse me , sir . do you happen to be a serial killer .

آره ، زنجيره غذايي مون تموم شده . همه يک جورايي ناراحتند .
yeah , our food chain go loco . everyone a bit down .

ميدوني که ، ما يک زنجيره شرکتاي . نفتي تو ونزوئلا داريم .
you see , we have these oil interests in venezuela .

دي فرانكو يك قاتل زنجيره اي نيست ، اون يك گروه زنجيره اي داره .
dfranco is not a serial killer , hes a serial groupie .

از ميان تمام قاتل هاي زنجيره اي كه من باهاشون مصاحبه كردم و مطالعه كردم .
of all the serial killers that ive interviewed and studied .