Results for پذيرش translation from Persian to English

پذيرش .
prescription .

به پذيرش .
dont say anything .

قابل پذيرش نبود
it was unacceptable.

آزمون پذيرش .
acceptance test .

آماده پذيرش حس .
sensate .

برت هستم ، از پذيرش .
its burt , from the front desk .

دبيرخونه نه ، پذيرش نه .
no secretaries no receptionists .

شما قابل پذيرش نيستين بله .
unacceptable . yes .

خب، پس امکان پذيرش کنيد
well, then make it possible.

عدم پذيرش هاي گسترده دوطرفه
massive mutual rejection.

غير قابل پذيرش غير قابل پذيرش .
unacceptable . unacceptable .

بدون پذيرش هيچ قالب يا مرجعي ، .
not having known any such frame of reference , .

اگه مي خواي بري پايين تا پذيرش
so if you want to go down to reception, someone can arrange a ride

آره ، اما چرا بايد بريم توي دفتر پذيرش .
yeah , but why break into the admissions office .

از اينجا يک سيم مياد از ميز پذيرش .
theres a wire that comes up from the front desk .

مطمئن شو جاي درستي پذيرش ميشه -باشه
- make sure he's admitted right away. - all right.

تا ما را مجبور به پذيرش موقعيت کند .
to force us to accept its conditions .

براي پذيرش مسئوليت نابودي نسل بشر آمادگي داري .
to accept responsibility for the death of every human being in this world .

زنگ زده بودين در مورد امضاي يه فرم پذيرش ؟
you just called about needing a signature on the admissions form?

فاميل نزديکي تو بيمارستان هاي گاتهام پذيرش نشده .
no immediate family member admitted to a gotham hospital .