Sie suchten nach: convention (Französisch - Persisch)

- la convention de...
کلنل، کنوانسيون ژنو ...اعلام کرد

convention doctor who.
مجمع دکتر هو.

- la convention de genève.
ممکنه چيزي از کنوانسيون ژنو درخواست کنن

je suis allé à une convention.
براي ماهايي که فکر مي‌کرديم اين يه نوع ادبيات خوب و هشيارانه‌ست، خجالت‌آور بود

c'était une convention ennuyeuse.
اين يه آدم کاملا غريبه بود، و تو براش وثيقه گذاشتي؟

la convention de genève l'interdit.
نميشه که اردوگاه هاي زندانيان بمباران بشه، اين برخلاف معاهده ژنوه

c'est une convention de pédés ici!
اوناهمهجا هستن!

il était à haïti, pour une convention.
تونستيم از کيسه هاي هوا استفاده کنيم و .. بونز

le président va remplacer ben à la convention.
به هر حال، رئيس جمهور درخواست کرده که (بن) رو ببينه.

oh, la convention est prévue dans quelques mois.
اوه، تا انتخاب نهايي چند ماه ديگه فاصله داريم.

nous avons eu notre convention durant 80 ans...
معاهده ما 80 سال طول کشيد

en quoi violerait-on la convention de genève ?
از چند راه ممکنه که اينجا به همايش ژنو آسيب برسونه

regarde. en direct de empire city convention center
ببين

- y'a une convention sur l'ail, ou quoi ?
اينجا ميزگرد سيرها برقراره؟

ici, la convention de genève n'est pas en vigueur.
قرارداد ژنو اينجا بي ارزشه

c'est sous la convention que tout était dévasté monsieur.
تحت معاهده نامه اي بود که طي اون همه چيز نابود شد

il y avait une convention médicale à la nouvelle-orléans...
يه توضيح ساده وجود داره.

ce doit être le plus grand, le plus rôle impressionnant de la convention.
اين بزرگترين و تأثير گذار ترين ارائه‌ي مراسم ـه

il faut les mettre en vitrine à la convention sur l'énergie.
اين دقيقاً همون چيزه که ميخوايم به عنوان کار تيمي تو نمايشگاه انرژي امسال نشون بديم

selon la convention de genève, je serai libéré et rentrerai chez moi.
طبق قرارداد ژنو، منآزادوبهخونه فرستادهميشم.