Sie suchten nach: tournesol (Französisch - Persisch)

toi et ton tournesol, dehors.
-جفتتون بريد بيرون گل آفتابگردونت رو بردار و گورتو گم کن

tu bouffes tout le temps du tournesol, bouseux.
man. شما هميشه آنها گل آفتاب گردان شما كشور.

le pommier est l'arbre de vie, le tournesol symbolise la piété.
سيب سوم نمايانگر زندگيه آفتابگردان ها نماد پرهيزگاري هستن

bientôt, un champ de tournesol fait place à un petit bâtiment de pierres et de tuiles...
و به زودی مزرعه‌ی آفتابرگدون‌ها ... جاش رو به ساختمونِ کوتاه از سنگ و کاشی میده

tu me jettes à 3 h du matin et tu viens le lendemain avec des yeux de chien battu et un pauvre tournesol.
- نمی‌شه که ساعت 3 صبح منو بندازی بیرون- .و روز بعد دوباره پیدات بشه با اون نگاه ترحم انگیز و یه گل آقتابگردون به نشانه ناراحتی

- s'il est niais comme son père, on fera un logo vert et jaune et on colle un tournesol ou un papillon.
ما پیشنهاد می کنیم که حروف رو سبز و زرد بزاریم، و یه چیزی تو مایه های گل آفتاب گردون یا پروانه روی لوگو کار کنیم. خیلی هم راحت.

il repéra tout à coup au sommet du mont nool, une petite grotte tranquille et loin de tout, avec un tournesol poussant devant l'entrée.
و در این هنگام هورتون بالای کوه نوول... یک سوراخ دید که جای امن و آروم و خوبی به نظر میرسید. جایی که گل آفتابگردان بالاتر از همه جا از روی زمین روئیده بود.

- des tournesols.
گل آفتاب گردون