Results for i don't want to send my picture translation from English to Persian

i don't want to feel these.
من نمی خواهم اینها را احساس کنم.

s: i don't want to let my parents down.
دانش آموزان: من نمی خواهم پدر و مادرم را نا امید کنم.

i don't want to romanticize aging.
نمیخواهم پیری و مسن شدن را رمانتیک و عاشفانه کنم.

i don't want to get in trouble."
نمی خوام تو دردسر بیافتم!

i don't want to send you who were grown up with me
من نمي خواهم تو را بفرستم که با من بزرگ شدي

i don't want to write that stuff."
من نمیخوام در مورد اینها بنویسم."

i don't want to explain these things.
من نمی خواهم این چیزها را توضیح دهم.

women don't want to have kids
زنان نمی‌خواهند بچه داشته باشند

"i'm just saying, i don't want to sell sex.
"فقط می‌گویم، نمی‌خواهم "سکس" بفروشم.

think it over if you don't want to send him there.
درباره نفرستادنش بهاونجا فکر کن

look, i want to send you a photo
ببین میخوام یه عکس برات بفرستم

but the thing is, i don't want to be a traffic cop.
اما مسئله این است که من نمی‌خواهم پلیس راهنمایی باشم.

how am i to send my intimate letters .
پس من چطوري نامه هاي محرمانه ام را بفرستم .

not the painter, i don't want to think about the painter.
نمیخواهم درباره خود نقاش فکر کنم.

i don't want to get there and then still feel like a fraud.
من نمی‌خوام به هدف برسید و هنوز احساس کنید که دارید کلاهبرداری می‌کنید.

and i was like, "get a room. i don't want to see this."
و من با خودم گفتم:"برید یه اتاق بگیرید. نمی خوام این رو ببینم."

normally police officers don't want to do prison.
معمولا افسر پلیسها، دوست ندارند در زندانها کار کنند.

i don't want to answer these now. i'll come on to them at the end.
الان نمی خوام به این جواب بدم. به این در آخر می رسم.

i don't want to get there only to feel like i'm not supposed to be here.
نمی‌خوام وقتی به جایی که می‌خواید رسیدید حس کنید که به اینجا تعلق ندارید.

again, if you're squeamish, you don't want to watch.
دوباره اگه حالتون بد مي شه لازم نيست تماشا کنيد