Results for pump bowls translation from English to Persian

pump
تلنبه

pump .
با تلمبه خالي .

oil pump
oil pump

air pump .
تلمبهء بادي .

pump fishing
ماهیگیری تلمبه‌ای

force pump .
تلمبه فشاري .

wash all these bowls
همۀ این کاسه ها رو بشور

i need more soup bowls , please .
من کاسه هاي بيشتري سوپ ميخوام ، لطفا .

a meal for 3 , bowls and chopsticks .
يه غذا براي 3 ، كاسه و چوب غذا خوريه چينيها .

and i give you bowls of ice cream .
و من يک كاسه بستني بهت ميدهم .

sprayed diarrhea all over one of the bowls .
روي يكي از دستشوئيها را با اسهالش به گند كشيده .

i think theyre afraid of our fast bowls .
فکر کنم از توپهاي سريع . وحشت دارند .

and this is the pump.
و این تلمبه ی شما است.

civil - horizontal pump
civil - پمپ افقیstencils

tell me you can pump gas .
بگو که ميتوني بنزين بزني .

and what are you doing? get those bowls! hurry!
دارید چیکار میکنید؟ اون کاسه ها رو بیارید، زود

how about i pay , you pump .
چطوره که تو بهم نفت بدي .

and pump up the roberta flack .
و پر از باد كردنه روبرتا فلاك .

why , then is my pump well flowered .
چرا تلمبه گلدارم خوبه .

to pump enough blood to your brain .
قلبت به اندازه کافی خون به مغزت نمیرسونه .