Results for taking translation from English to Persian

taking bribes
رشوه گرفتن

are taking off .
دارن ميرن .

stop taking pictures
توقف گرفتن عکس

im taking this one .
منم اين يکي را گرفتم .

kde note taking utility
یادداشت برداری سودمند kde

how much you taking off .
چقدر برداشتي .

m taking guaranteed time , .
من در مورد همون زمان تضميني شما دارم صحبت ميكنم .

he's taking too long.
خيلي داره طولش مي ده

have been taking out from here
پزشکان از اینجا خارج کردند رو ببینم

and starts taking them away .
و شروع کرده به گرفتن .

the rings taking me , sam .
داره وجودم را ميگيره ، سم .

... yes, we are taking action.
اما در سال ۱۹۹۳ کلیسای ساینتولوژی دوباره از مالیات معاف شد.

what's taking them so long?
چه ميكنن؟

hes taking this loss pretty hard .
اون به سختي با اين باخت کنار ميياد .

always taking, never giving.
. فقط بگيري ، هيچوقت ندي

gayle , get this . taking samples .
گيل ، بگيرش . خيلي سادست .

where were you taking us? what?
ما رو داشتي کجا مي بردي ؟

and wheres he taking you steaksmith .
و كجا ميخواد ببردت استيك ميث .

whats taking so long hey , you guys .
چرا اينقدر طول كشيدشما داريد چكار ميكنيد .

better than taking sexual frustrations out .
بهتر از اينه که ترشحات جنسيم را .