Results for به زور کردن translation from Persian to English

سکس به زور
sex by force

پر زور کردن .
invigorate .

اعمال زور کردن .
strong arm .

فیلم سکس دختر جوان به زور
young girl sex video by force

تو خودت به زور زنده‌اي .
youre barely alive .

متاسفم كه به زور وارد شدم
i'm sorry for intruding on you.

اين مرد به زور توي شب اومد .
this guy broke in during the night .

ته به زور وارد انبار ما بشه
to intrude our store.

.پس بايد به زور بر اونا غلبه كنيم
then we have to take them over by force.

خود قفل به زور باز نشده بود . ‏ .
the lock itself wasnt forced .

دنبال من بیا یا به زور میبرمت
just follow me or i'll hit you

تو ميگي که يک مرد به زور وارد شده .
youre saying that a man broke in .

به زور جلوي خودم رو ميگيرم كه خردت نكنم
i'm barely stopping myself from smashing your skull.

اما نه بدون تلاش براي فتح‌اش به زور؛ .
but not without having made an attempt to seize it by brute force; .

سفرش تاييد شده، به زور هم کسي داخل نشده
we confirmed the trip. no forced entry.

اون سعي کرد که به زور طومار را بگيره .
he tried to take the scroll by force .

شب گذشته کسي به زور وارد . هتل پکينگ شده .
someone broke into the safe at the hotel peking last night .

اونها علاجشون را به زور به ما خواهند داد .
they will force their cure upon us .

آدمكش ها به زور وارد شدند و يومي يول رو بردند
assassins broke in and took yeo mi eul.

اما تو هميشه ميخواي ديگران را به زور جلو ببري .
but youre too busy pushing at everybody all the time .