Usted buscó: de vida (Español - Persa)

"aqua... de vida."
آب حيات

condiciones de vida
،امروز، این کار را با جوجه های چند روزه انجام میدهند ،روند انجام آن بسیار سریع است

esperanzas de vida.
از لحاظ طول عمر

estilo de vida:
عنوان:

- compañera de vida.
-شریک زندگیشم

¿estilo de vida?
تارا، اونايي که بيرونن فقط يک مشت مستن.

es un modo de vida.
اين روش زندگيه.

un... cuarto de vida.
یک‌چهارم جون

- que desperdicio de vida.
-يک زندگي رو هدر ميده

¿la fuerza de vida?
نيروي زندگي؟

¿prueba de vida, huh?
مدرک زنده‌بودن، ها؟

- ¿nada de vida amorosa?
یعنی اهل حال و حول نیستی؟

- prueba de vida. ¿no?
-اين ثابت مي‌کنه زنده‌ست، درسته؟

dale el aliento de vida.
بهش نفس زندگي بده

señales de vida. gente.
نشانه هايي از زندگي.مردم

-eso es filosofía de vida.
حرفي قبل از مرگ نداري ؟

-¿desapruebas mi modo de vida?
ولي تو طرز زندگي منو قبول نداري

seguro de vida, ¿tal vez?
شايد،بيمه عمر؟

-de vida o muerte. ¿vino?
مرگ و زندگي . مشروب ؟

luz del mundo, luz de vida...
... ومسيح مي گويد ... روشنايي دنيا ... روشنايي زندگي