Usted buscó: filthy (Inglés - Persa)

filthy .
پليد .

filthy rich?
ثروتمند؟

filthy bloodbad .
خون کثيف .

damned filthy fog .
مه كثيف لعنتى .

you filthy bastard!
فاسد حرام زاده!

filthy little hobbitses .
هابيت هاي دزد .

filthy , rotten scum aah .
بیگانه های کثیف و پوسیده ی تفاله .

the filthy little thieves .
دزدهاي کوچولوي بدجنس .

how dare you , filthy crossbreed .
چطور جرأت ميکني دورگه کثيف .

oh, my... it's very filthy
آه... این خیلی چرکی است

ah filthy pig i need a beer .
آه ، خوک کثيف . من يک آبجو ميخوام .

they are filthy . and so are you .
همشون کثفين ، خودتون هم همينجورين .

filthy influences will be sent to here.
افراد با نفوذ پست به اينجا فرستاده ميشن

get fucked , filthy chink nancy .
برو گم شو چيني کوني .

he got filthy drunk and he beat me .
اون خيلي زياد مشروب خورد و حسابي مست كرد و بعدش من را زد .

nobody pushes me , you filthy maggot .
دستت را به من نزن .

18 ratty dollars and a filthy diaper .
18دلار پول و يک پوشک کثيف .

filthy queer , you want my fist in your face .
، کثافت کوني ميخواي مشت بزنم تو صورتت .

he see your filthy , disgusting ways . you whore .
اون کثافتکاريهاي تو و مسير کثيفي که توش قدم گذاشتي ميبينه تو فاحشه اي .

these filthy beggars are trying to come in here
این گدایان کثیف تلاش میکنند به اینجا وارد شوند