Usted buscó: it's a movie and a drunken movie (Inglés - Persa)

Traducción automática

Aprendiendo a traducir con los ejemplos de traducciones humanas.

English

Persian

Información

English

it's a movie and a drunken movie

Persian

 

De: Traducción automática
Sugiera una traducción mejor
Calidad:

Contribuciones humanas

De traductores profesionales, empresas, páginas web y repositorios de traducción de libre uso.

Añadir una traducción

Inglés

Persa

Información

Inglés

make it a word and a .

Persa

يه کلمه بسازيد و مجبور به يک ضربه .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and this is not an ability; it's a drive and a motivation.

Persa

و این یک قابلیت نیست، یک نیروی محرک و انگیزه ست.

Última actualización: 2015-10-13
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

shows you a movie, and you push a button on faith alone?

Persa

بهت يه فيلم نشون دادن و تو به تنهايي براي اينكه بهش اعتقاد داشتي دكمه رو ميزدي ؟

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

its cheaper than a movie and theres free coffee .

Persa

هم از سينما ارزون تره هم اينکه قهوه مجاني داره .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and a movie crew came to town .

Persa

يه گروه فيلم سازي اومدن به شهرمون .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and its a cheerleader movie , and shes one of the cheerleaders .

Persa

و اون يک فيلم در مورد دخترهاي تشويق کننده است . و اونم يکي از تشويق کننده هاست .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and every soul will come, with it a driver and a witness.

Persa

در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

Última actualización: 2014-07-03
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and every soul shall come, with it a driver and a witness.

Persa

در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

Última actualización: 2014-07-03
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

and every soul cometh, along with it a driver and a witness.

Persa

در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

Última actualización: 2014-07-03
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

maybe tonight we can, you know, rent a movie and then not watch it.

Persa

،گفتم شايد بتونيم امشب يه فيلم کرايه کنيم و نگاهش نکنيم

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

same with this -- it's a movie review, an art review, a book review -- where the reading is in case you want to go.

Persa

مثل این ---- این یک نقد و بررسی فیلم است یک نقد هنری -- یک نقد کتاب -- روخوانی کتاب کجا برگزار می‌شود

Última actualización: 2015-10-13
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

dinner and a movie , lie to her , say you love her .

Persa

شام و سينما ، بهش دروغ بگي و اظهار علاقه كني .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

thats not a person , shelly . its a hat and a coat .

Persa

شلي ، اين عكس يك نفر نيست اون عكس يك كلاه و يك كت هست .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

i thought maybe we could do dinner and a movie sometime .

Persa

من فکر کردم شايد ما بتونيم گاهي اوقات با هم . بيرون شام بخوريم و فيلم ببينيم .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

its a pleasure to have you here , major . champagne and a tin of caviar .

Persa

باعث افتخاره که اینجا می بینیمتون سرگرد شامپانی ، و یه ظرف خاویار .

Última actualización: 2011-10-24
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Inglés

he got together in his lab 300 men, a measuring tape, and a movie camera.

Persa

اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازه‌گیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد. اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازه‌گیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد.

Última actualización: 2015-10-13
Frecuencia de uso: 1
Calidad:

Obtenga una traducción de calidad con
8,030,653,586 contribuciones humanas

Usuarios que están solicitando ayuda en este momento:



Utilizamos cookies para mejorar nuestros servicios. Al continuar navegando está aceptando su uso. Más información. De acuerdo