Usted buscó: palatable (Inglés - Persa)

palatable .
خوش طعم .

to make this a more palatable experience for moi,
خوب براي اينكه جو اينجا ...رو يكمي خودموني تر كنيم

and it was then i understood that no matter how stark the reality, the human being fits it into a narrative that is palatable.
پس از آن فهمیدم که مهم نیست که واقعیت چقدر خشن باشد، بلکه انسان آن را در روایتی دلپذیر می‌گنجاند.

it is he who has joined the two seas; one palatable and sweet, the other bitterly salty and has established a barrier between them as a partition.
او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد؛ یکی گوارا و شیرین، و دیگر شور و تلخ؛ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گویی هر یک به دیگری می‌گوید:) دور باش و نزدیک نیا!

and indeed in cattle is a lesson for you; we provide you drink from what is in their bellies – pure milk from between the excretion and the blood, palatable for the drinkers.
براى شما در چارپايان پندى است. از شير خالصى كه از شكمشان از ميان سرگين و خون بيرون مى‌آيد سيرابتان مى‌كنيم. شيرى كه به كام نوشندگانش گواراست.

and indeed, for you in grazing livestock is a lesson. we give you drink from what is in their bellies - between excretion and blood - pure milk, palatable to drinkers.
براى شما در چارپايان پندى است. از شير خالصى كه از شكمشان از ميان سرگين و خون بيرون مى‌آيد سيرابتان مى‌كنيم. شيرى كه به كام نوشندگانش گواراست.

and he it is who hath given independence to the two seas (though they meet); one palatable, sweet, and the other saltish, bitter; and hath set a bar and a forbidding ban between them.
او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد؛ یکی گوارا و شیرین، و دیگر شور و تلخ؛ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گویی هر یک به دیگری می‌گوید:) دور باش و نزدیک نیا!