Usted buscó: that was for asking (Inglés - Persa)

thanks for asking .
متشکرم پرسيدي .

that was...
اون

im sorry for asking .
ببخش که سوال کردم .

that was. . . .
کارتو

that gun was for your protection .
اون اسلحه براي محافظت از تو بود .

hes fine , thanks for asking .
خوبه ، ممنون که حالش را پرسيديد .

that was for all three of us .
اين بخاطر خانوده من .

it was for you.
اين براي تو بود.

well ill be fine . thanks for asking .
خوب من اوضاعم خوبه ممنون كه به فكر مني .

it was for charity .
اين كار براي خيريه بود .

nothing went wrong , thanks for asking .
، هيچي اشتباه نبود . به خاطر پرسيدنت ممنونم .

yes, of course... it was my lack of thought for asking that way
بله، درسته...این جهل من است که این طوری پرسیدم

it was for my father .
اون پول براي پدرم بود .

that tips procedure was for mrs blitt down in 103.
اون عمل تي اي پي اس براي خانم بليتز , توي اتاق 103 بود

another account just cleared . that was for harry .
يه حساب ديگه پاک شد اون به خاطر هري بود .

and, uh, that was for neil's rock climbing party
اما، اه، اون مهموني کوه نوردي بود که نيل براي گراهام گرفته

i'm sorry for asking you to do such a thing
به خاطر درخواست انجام چنین کاری متأسفم

feeling better , girls much better . thanks for asking .
بهتر شدين دخترا آره ، خيلي بهتر ، مرسي كه پرسيدي .

the forecast was for sunny skies .
يش بيني هوا گفته بود هوا آفتابيه .

mother, forgive me for asking for your regards with a letter.
مادر منو ببخش كه با نامه به شما اداي احترام مي كنم