Usted buscó: to build a spiritual bond (Inglés - Persa)

we need to build a chaser ship
ما به کشتي شکاري نياز داريم

build a new barn .
يک انبار و طويله جديد بسازي .

to build a family what , chris .
خونواده تشکيل بدي چي ، کريس .

he wants you to build a missile .
ازت ميخواد كه يک سلاح براش بسازي .

stacy , we have to build a backboard .
استيسي ، ما بايد يک تخته درست کنيم .

yeah. we build a raft.
. آره . ما يه کلک مي سازيم

and trustworthy men to build a big business.
و يك مرد قابل اعتمادبراي ايجاد يك تجارت بزرگ

build a nation? him?
تشكيل يك قوم بده؟ اون؟

her romantic obsession led to a spiritual transformation .
وسواس رومانتيك او اونو به يک دگرگوني معنوي راهنمايي كرد .

dad knew how to build a house , not a home .
پدر ميدونست چه طور يک خونه بسازه .

a poet is called upon to provoke a spiritual jolt .
و ظيفه شا عر تحريک عواطف انساني است .

build a better mousetrap . okay .
ـ يک تله موش بهتر درست کن ـ باشه .

and drive hyeon to out to build a new nation.
و هيه اون تو خارج مي شود تا يک ملت جديد بسازد

if you want to build a nation, you must be stern.
اگر مي خواهيد يك مملكت رو بسازيد بايد سخت گير باشيد

it's a great place to build a new nation.
اونجا جاي خوبي براي ساختن يه قوم جديده.

and it uses these sensors to build a map of the environment.
ربات از این سنسورها برای ایجاد یک نقشه از محیط اطرافشان استفاده میکند. ربات از این سنسورها برای ایجاد یک نقشه از محیط اطرافشان استفاده میکند.

paint a selfportrait . build a house .
عکس خودم را نقاشي کنم يک خونه بسازم .

have announced their intentions to build a gambling casino on the site .
مشخص کردن که ميخوان در اين مکان يک کازينو درست کنند .

but what if we could convince them to build a solar cell for us?
بلکه ممکنه آنها را مجاب به ساختن سلول خورشیدی کنیم؟

dont worry . theyre about to build a bridge . havent you heard .
نگران نباشيد . اونا دارند اونجا پل ميسازن . نشنيديد .