Usted buscó: gestikt (Neerlandés - Persa)

alison was gestikt.
آليسون مرد تا صداش در نياد

dan ben je niet gestikt.
پس صدات بند نيومد

gestikt in een hotdog?
توسط يه لوله گوشت مرده ؟

- gestikt in zijn duivenpastei.
خفگي با کيک کبوتر خودش.

je zou gestikt kunnen zijn.
امکان داشت خفه بشي.

met de hand gestikt, parelknopen.
سرآستين توري. دستدوز،دکمهمرواريد...

gestikt in zijn eigen bloed.
توي خون خودش خفه شده.

hij was zeker gestikt. dat kan.
راستي راستي داشت خفه مي‌شد

en hij was gestikt tijdens een duiveluitdrijving.
و تا حد مرگ داشت خفه ميشد در طول جن گيري

het schijnt, dat hij van binnenuit gestikt is.
به نظر ميرسه که از داخل خفه شده

en bovendien is ze in 't bonnetje gestikt.
وقتي امروز بيدار شدم, عاشق بودم. خوشحال بودم!

gestikt, precies als op de trouwpartij in brookline.
درست مثل عروسي که تو "بروکلين" بود خفه شدن

in albany waren ze gestikt van 't lachen.
هر کي اين جک رو گفته ، تو آلباني کشته شده. (آلباني ، شهر مرکزي ايالت نيويورک آمريکا)

gestikt door de rook, niet door het vuur... dat is belangrijk.
مهم اينه كه دود اونو كشت نه آتيش

hoewel... ik heb ooit 'n hamster gestikt op mykonos.
البته، يه بار يه هَمِستر رو توي ماي کِنوس خفه کردم

ik denk dat deze mensen letterlijk "van binnenuit" gestikt zijn.
من معتقدم که اين آدم ها درواقع از درون خفه شدن

hij heeft een stuk hout in z'n keel geramd en is gestikt.
اون یه تکه چوب تو دهنش چپونده و خودش رو با خفه کردن کشته

hier ligt lori trager, singer/songwriter, gestikt in haar eigen teksten.
"اينجا قبر لوري تراگر , خواننده و ترانه سرائيه كه خودشو تو ترانه هاش خفه كرده"

en als iedereen aan boord gestikt is loop ik over jullie lijken om mijn mensen te halen.
و بعد از اين که همه افراد کشتيتون از پا در اومدن براي احياي خدمه م از جنازه افراد شما استفاده ميکنم

gisteren gevonden, in de kofferbak van hun auto... op de parkeerplaats van het politiebureau, gestikt.
اونا ديروز جسدشون رو توي صندوق‌عقبِ ماشينشون در پارکينگ اداره پليس پيدا کردن خفه شدن.