Usted buscó: توی استوری توضیح دادم (Persa - Inglés)

براش توضیح دادم، حالا متوجه شده
i told her so that she understands

من بهش توضیح دادم و اون بهش می گفت : سنگ شکر گذاری .
i explained it to him , so he started calling it a .

براشون توضیح دادم که خیلی از تحقیقات علمی همین طوری انجام میشه.
and i explained to them that, you know, a lot of scientific research is done using that method.

البته این سیستم را کمی ساده تر از چیزی که واقعا هست توضیح دادم.
by the way, i do make it look a little bit easier than it is.

من یک داستان از پشتِ صحنه براتون دارم درباره‌ی همون شبکه‌ی سبزی که براتون توضیح دادم.
i've got a behind-the-scenes story for you about that green tech network i described.

اين را چندين بار توضيح دادم .
l�ve been very clear on this point .

براش توضيح دادم ازش خواستم بهم کمک کنه .
explained to him , asked him to help me .

. من كه قبلا بهت توضيح دادم ، كلانتر
i already gave you my statement, sheriff.

اه، يالا، اين يکي رو ديگه توضيح دادم
oh, come on, we've discussed this.

اقاي هافنر درباره راههاي مختلف درمانش سئوال كرد و منم بهش توضيح دادم
mr hoffner asked for all his options.

و من به سرعت براش توضیح دادام، که اگه من بودم مشاورین روانی-اجتماعی تربیت میکردم، و مراکز مشاوره باز میکردم، و براش توضیح دادم چرا.
and i explained to him quickly, i would train psycho-social counselors, i would open centers, and i explained to him why.

اون موقعیت خودش رو با توجه به دیگر اشیاء موجود با سرعت ۱۰۰ بار در ثانیه بدست میاره اون موقعیت خودش رو با توجه به دیگر اشیاء موجود با سرعت ۱۰۰ بار در ثانیه بدست میاره و این قابلیت اون به ما اجازه میده که از الگوریتم‌های کنترلی‌ای که قبلا توضیح دادم استفاده کنیم. و این قابلیت اون به ما اجازه میده که از الگوریتم‌های کنترلی‌ای که قبلا توضیح دادم استفاده کنیم.
it figures out where it is with respect to the features and then estimates its position allowing us to use the control algorithms that i described to you earlier.

اما چیزی که در آن سنِ کم هم می دانستم این بود که من عاشق پول و عاشق کسب و کار بودم. و عاشق کارآفرینی. و من كارآفرين بار آمده بودم. و چیزی که از آن موقع مشتاقانه به دنبالش بودم- و من تا همین حالا راجع بهش با کسی صحبت نکردم- و این اولین بار است که کسی این رو می شنود، به غیر از همسرم که سه روز قبل شنید، چون پرسید "سخنرانی ات راجع به چیست؟" و من بهش توضیح دادم- اينه كه فكر كنم ما فرصت پيدا كردنِ بچه هايي كه خصلت كارآفريني دارند را از دست مي ديم، و اين كه اونها را كارآفرين تربيت كنيم و بهشون نشان بدهيم كه كارآفرين بودن واقعا باحاله.
but what i knew at a very early age was that i loved money and i loved business and i loved this entrepreneurial thing, and i was raised to be an entrepreneur, and what i've been really passionate about ever since -- and i've never spoken about this ever, until now -- so this is the first time anyone's ever heard it, except my wife three days ago, because she said, "what are you talking about?" and i told her -- is that i think we miss an opportunity to find these kids who have the entrepreneurial traits, and to groom them or show them that being an entrepreneur is actually a cool thing.