Vous avez cherché: increasingly (Anglais - Perse)

increasingly disturbed .
خيلي ناراحت کنندست .

but it is increasingly possible.
اما بطور فزاینده ای امکان پذیر است.

which i increasingly cannot bear .
که هر روز تحملش براي من . سخت تر ميشه .

over an increasingly forlorn pottsville team .
در مقابل تيم پوتسويل پيروزي را به ارمغان آورد .

research studies are increasingly focusing on proactive
مطالعات تحقیقاتی به طور فزاینده ای بر روی فعال تمرکز می کنند

as the day of the battle draws increasingly near,
از اون روزي كه نبرد به اين نزديكي ها كشيده شده

but i've become increasingly interested in religion.
ولی خوب من به مذهب علاقه مند شدم.

management teams seem increasingly disconnected from their staff.
گروه‌های مدیریت به طور فزاینده ارتباط‌شان با کارکنان قطع می‌شود

but around these parts, traditional increasingly means irrelevant.
اما در اين محدوده ها، سنت زياد کارايي نداره

but we are entering an increasingly dangerous period of our history.
ولی ما در حال ورود به دوره بسیار خطرناکی از تاریخ مان هستیم.

the 21st century workplace is an increasingly intercultural and collaborative environment.
محل کار در قرن 21 یک محیط فزاینده بین فرهنگی و همکاری است.

aac is increasingly used by developers, architects, and home builders worldwide.
این محصول بطور روزافزونی توسط تولید کنندگان، معماران و سازندگان خانه استفاده می‌شود.

increasingly, service workers of all kinds are in demand, i.e.
اسکاندیناویایی‌ها از تبار وایکینگ‌ها و شاخه‌ای از نژاد ژرمن هستند.

chinese settlers were increasingly a presence in the area following completion of the cpr.
حضور مهاجران چینی در منطقه به دنبال اتمام cpr به شدت افزایش یافت.

also, genetics and neuroscience are increasingly showing that the brain is intricately structured.
ژنتیک و علوم اعصاب هم نشان می دهد که مغز ساختار پیچیده دارد.

increasingly it depended on the army in foreign and domestic affairs, as well as finance.
* کلیسای کاتولیک ٫بزرگ‌ترین ملک‌دار کشور، بر محصولات مالیاتی به نام دیمه وضع کرده بود.

against squirrels and earthworms , and which loser spreeuw of an increasingly stealing my notes .
و مقابل موش خرماها و كرم هاي زميني و بدبخت هايي مثل پرنده هايي كه همين جور دارند گردو هاي منو ميدزند وايسادم .

but i do think it could be quite a smart and sustainable addition to our increasingly precious natural resources.
كه فكر مي كنم اين ايده هوشمند باعث حفظ و افزايش منابع طبيعي مي شود.

actually, what happens in the world increasingly -- now, all credit to the british airport authority.
در واقع ، آنچه در جهان اتفاق می افتد به طور فزاینده -- همه اعتباری برای مقامات فرودگاه بریتانیا است.