検索ワード: psychologie (オランダ語 - ペルシャ語)

psychologie
روان‌شناسی

psychologie.
" روانشناسي " منم !

- psychologie.
روان شناسي.

abnormale psychologie.
شناختن ناهنجاري‌هاي رواني

- abnormale psychologie.
روانشناسی ناهنجاری

- is dit psychologie?
داري از ديد روانشناسي بهش نگاه ميکني؟

we gebruiken psychologie.
ـ از روانشناسي استفاده مي کنيم

psychologie, geloof ik.
-آره . -آره؟ خب

door middel van psychologie
با روان شناسي

het is geboorte psychologie.
اوهوم

criminele psychologie, bones.
فقط بخون، فقط يه خوندن ادامه بده، مي شه ؟

- we waren bij psychologie.
-ما داشتيم از کلاس روانشناسي بيرون ميومديم

taal, goed, psychologie, wiskunde...
..روانشناسي، آزمايشگاه رياضي

psychologie is goed. - waarom?
روانشناسي خوبه چرا ؟

ik geloof niet in psychologie.
اينها رو با توجه به شناخت خوبي که ازت دارم گفتم

gaan jullie mee naar psychologie?
-ما داريم ميريم به بيمارستان عصب شناسي،شما هم مياييد؟

'houden jullie van psychologie?
اوه، همتون از روان شناسی خوشتون میاد؟

daarom moet je psychologie kiezen.
روانشانسي رو انتخاب كن

het is psychologie, dan breekt hij.
فن روانشناسي. بايد کاري کني خودش کوتاه بياد.

- waarom zou ik psychologie volgen?
مگه حالا توي کلاس چه خبره؟