検索ワード: brigitte (スペイン語 - ペルシャ語)

brigitte.
بريجيت آره 493 00: 20: 51,700

¡brigitte!
بريجيت

te amo, brigitte.
بريجيت ، دوستت دارم

te mataré, brigitte.
ميکشمت بريجيت

- brigitte... te mataré.
تو رو ميکشم

brigitte, no pude evitarlo.
بريجيت نميتونستم جلوي خودم رو بگيرم

despierta. brigitte, despierta.
بيدار شو ، بريجيت بيدار شو

es para ti. brigitte... perdóneme
اين براي توه ...بريجيت ( گفتگو به زبان فرانسوي ) ميتونم يه نوشيدني مهمونتون کنم؟

esa es brigitte y su amiga.
اون بريجيته و دوستش

brigitte, debo romper el maleficio.
بريجيت بايد نفرين رو بشکنم

brigitte, ¿dónde está tu hermana?
بريجيت خواهرت کجاست ؟

¿pensabas que lo llevaría brigitte bardot?
چيه؟ فکر کردي "بريژيت باردو" پشت فرمونه؟ (بازيگر زن فرانسوي)

brigitte me gusta. puedes quedarte con claire.
بريجيت منو مي خواد تو ميتوني با کلير باشي

está suelto en la casa. brigitte, levántate, por favor.
اون تو خونه ول ميگرده بريجيت ، لطفا بلند شو

brigitte estaba fuera de limites, sin embargo la involucraste.
بريجيت هم کاري به اين جريان نداشت اما تو اونو واردش کردي

entonces formemos equipos y cada uno se encarga de una brigitte.
پس چند تا تيم دست و پا کنيم و هر کدوم يکي از بريجيت ها رو زير نظر بگيره

brigitte no parece una chica que se preocupe porque su novio vuelva a casa.
بريجيت هم مثل کسي نيست که نگران اين باشه که الان دوست پسرش مياد خونه

brigitte llegó anoche, y no debería dejarla sola en una ciudad desconocida tanto tiempo.
بريجيت ديشب تازه رسيده و من نبايد اونو مدت زيادي توي شهر به اين شلوغي تنها بزارم

# cuando trabajaba en el tren fantasma... # # conocí a esa chica mayor, llamada "brigitte heim". #
# وقتی روی قطار ارواح کار می کنم # # آشنا شدم با دختری که # # اسمش بریگیته هلم بود #

no te desquites con brigitta.
*