検索ワード: humphrey (ドイツ語 - ペルシャ語)

humphrey?
همفری؟

humphrey bogart.
همفري بوگارت

mit humphrey bogart.
اون "همفري بوگارت"ه

humphrey, das reicht.
همفری، دیگه بسه.

humphrey war sehr ungehobelt.
همفری واقعاً خشن بود.

im humphrey bogart-stil.
که توش آدرس يه هتل، تاريخ، زمان قراره ملاقات نوشته شده بود. اين روش هانفري بوگارت (هنرپيشه امريکايي) بود.

- wieder dieser humphrey?
-دوباره همفری زدتت؟

ich bin nicht wie humphrey.
من به خوبیه همفری نیستم.

gehst du auf die humphrey?
نــــه

humphrey. humphrey, ist schon gut.
همفری، همفری، همه چیز مرتبه.

aber dan humphrey ist nicht der eine.
ولي دن هافمري اون شخص نيست

- sie haben humphrey gefeuert. - was?
...اگه اينطور صلاح ميدونين مي فهمم

ich habe gerade mit dan humphrey telefoniert.
همين الان داشتم با دن هامفري صحبت ميکردم

lass den smalltalk, humphrey. gib mir die seiten.
صحبت هاي فرعي رو بيخيال شو هامفري صفحات رو بهم بده

du hast genau eine woche oder ich heirate humphrey.
تو دقیقاً یک هفته وقت داری وگرنه من با همفری ازدواج میكنم.

humphrey hat dich dir selbst überlassen. keine sorge.
هامفري مست و داغون ولت کرد خب ، نگران نباش

und humphrey hatte gerade die hotelbar mit beschlag belegt...
و همون موقع بود که همفري مي اومد توي بار هتل

ich sah solche typen wie humphrey bogart,james cagney...
بازيگرهايي مثل همفري بوگارت و جيمز کاگني رو مي‌ديدم

klingt wie ein zwielichtiger charakter aus einem humphrey bogart film.
اسمش مثه شخصيت‏هاي مشکوک فيلم‏هاي همفري بوگارت ميمونه.

wir hatten die möglichkeit mit dem Ökonom und autor george humphrey zu sprechen.
مقداری صلح و نظم در امور بین المللی را داشته باشید. ما این شانس را داشتیم که با اقتصاد دان و نویسنده george humphrey صحبتی داشته باشیم.