検索ワード: abuse (英語 - ペルシャ語)

abuse
سوء استفاده

abuse .
ننگين کردن بد .

drug abuse
سوء مصرف مواد

self abuse .
استمناء با دست .

substance abuse
سوء مصرف مواد

scratches and abuse .
ناخن هاي تيز و ريشخند .

how did i abuse you .
چطوري سوء استفاده کردم .

history of alcohol abuse .
سابقه مصرف الكل .

you not abuse my good nature .
تو از طبيعت خوب من سوء استفاده نکني .

a foundation built by abuse . .
اونو بوجود آورده reed که .

it looks more like common abuse .
اين بيشتر شبيه سوءاستفاده معموليه .

i didn't care about the abuse.
به متلکي که بهم انداخت اصلا اهميت نميدم

in the united states is drug abuse .
استفاده ي بيش از حد مواد در ايالات متحده است .

it was a term of abuse, in effect.
یه نوع سوء استفاده در اثر است.

men abuse me , i get paid . 50 pound .
مردها ازم سوء استفاده ميکنند ازشون 50 پوند ميگيرم ، .

i wouldnt like to abuse your hospitality but , .
، نمي خوام از محبتتون سوء استفاده کنم اما .

.revolts from true birth , stumbling on abuse .
تولد شورش واقعي با لغزيدن روي سوءاستفادهها .

and which has tolerated every sort of abuse , .
و با هر سؤاستفاده‌اي مدارا کرده ، .

in cases of severe and repeated childhood abuse .
در مواردي از قبيل سوءاستفاده هاي شديد و مكرر در دوران بچگي .

child protective services . was she an abuse victim .
خدمات حمايت از كودكان اين دختر نكنه قربانيه تجاوز بوده .