検索ワード: dealing with (英語 - ペルシャ語)

i was dealing with him,
من حواسم به اون بود

you dealing with lovelace now .
شما الان با لاولس معامله ميکنيد .

if youre dealing with someone .
اگه با کسي معامله ميکني که .

i'm currently dealing with him.
دارم باهاش معامله مي كنم

some of my crew has been dealing with...
بعضی از خدمه من با چیزی درگیرن که...‏

and i'm only dealing with symptoms
و فقط با علائم سر و کار دارم

remember who you're dealing with here.
يادت باشه که تو ميخواستي بري اونجا

on the players we will be dealing with
اين معامله، داره

or who you think youre dealing with .
يا با کي داري سر وکله ميزني .

obviously , you are dealing with some inconsistencies .
بطور بقين شما با يک رفتار نا استواري روبرو شده ايد .

we want to know what we're dealing with.
ميخوايم بدونيم با چي طرف هستيم

what kind of sins are we dealing with here , guys .
ما اينجا با چه جور گناهاني سروکار داريم ، دوستان .

when you're dealing with a guy like jones.
وقتي با يکي مثل جونز طرفي

but first id like to know who im dealing with .
اما اول دوست دارم . بدونم با کي حرف ميزنم .

now , i have to gauge what i am dealing with .
الان من بايد مقايسه بکنم اونچه که من برآورد ميکنم .

but i can't be dealing with this right now.
ولي من نميتونم اين وضعيت رو تحمل کنم

stop saying that like im not dealing with it . i am .
تمومش کن که من نميتونم کنار بيام من کنار اومدم .

the last exam and the royal police is dealing with it
در طول آخرین امتحان و دفتر دادستانی اکنون درگیر این موضوع است

but i am dealing with a bunch of prima donnas .
ولي من با يک مجموعه آدم چندش آور کار ميکنم .

he's great at dealing with the situation and medicine
اون در رويارويي با مشكلاتو درمان كردن افراد مرد فوق العاده اي است