プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
debris .
آثار مخروبه .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
over the retrieved debris .
از ضايعاتي كه بازيابي كرديم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
find a place to put debris .
يه جايي پيدا كن اين تكه سنگها را بنداز .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
and then turns it into light debris.
سپس آن را خشک و تیره قرار داد!
最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:
debris has been seen from dallas to washington .
ضايعات و قطعات سفينه منفجر شده از دالاس تا واشنگتن پراكنده شده اند .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
after the explosion , debris apparently rained .
، بعد از انفجار گويا بقاياي هواپيما .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
because the air was still very thick with debris .
براي اينكه هنوز هوا خيلي كثيفه و پر از آشغال ميباشد .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
impromptu memorials can be seen where debris has fallen .
لوح يادبودي در محل ضايعات سقوط بصورت في البداهه ساخته شده است .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a trail of destruction and debris from dallas to washington .
آثار باقيمانده از انفجار و ضايعات و قطعات سفينه منفجر شده از دالاس تا واشنگتن پراكنده شده اند .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
federal officials are removing several pieces of shuttle debris .
مقامات عاليرتبه فدرال موفق شدند بعضي از قطعات منفجر شده سفينه .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
now, when the debris washes up on the beaches of hawaii it looks like this.
حالا، وقتی که سواحل هاوایی با خرده زباله ها شسته شدند این شکلی می شوند.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
after 20 years, we see emerging the debris accumulation zone of the north pacific gyre.
بعد از بیست سال، ما شاهد بوجود آمدن ناحیهء تجمع توده های زباله در گرداب اقیانوس آرام شمالی هستیم.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
this is slowed down 20-fold, and the crab just zooms across that simulated debris.
این 20 بار آهسته تر شده و خرچنگ درست روی حرکت از روی شبکه تمرکز کرده
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
she looks down to see eve hanging onto a piece of debris on the edge of one of the lower levels.
نخستین حادثه در برج آکروپلیس روی می دهد که آیا سرانجام با موفقیت از این ماموریت خارج می شود.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
that would get the buildings all in pieces and you can bring in your equipment to pick up the debris and cart it away.
این سریال داستان خانوادهای کشاورز را در قرن نوزدهم نشان میدهد که در روستایی به نام والنات گرو اقامت کردند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
those that form in dry environments can be nearly invisible, marked only by swirling debris at the base of the funnel.
پیچندهایی که در محیطهای خشک شکل میگیرند، تقریباً قابل مشاهده نیستند و فقط زبالههایی که درته قیف قرار دارند، دیدهمیشوند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
if we willed, we could make it [dry] debris, and you would remain in wonder,
اگر بخواهيم آن را گياهى در هم شكسته- يا كاهى بىدانه- مىگردانيم پس سراسيمه و در شگفت بمانيد،
最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:
engines close to the ground may also blow sand and debris forward and then suck it into the engine, causing damage to the engine.
موتورهای نزدیک به زمین با وزیدن باد ماسه وشن را به داخل موتور خود میکشند که باعث خراب شدن موتور میشود.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
depending on the species, the pupa may be covered in silk and attached to many different types of debris, or may not be covered at all.
پیشبینی میشود که این راسته گونههای ناشناخته بیشتری داشته باشد و به همراه پردهبالان و قاببالان جزء سه راسته بزرگ جانوری باشد.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
similarly, with the discovery of the canis major dwarf galaxy, it was found that a ring of galactic debris from its interaction with the milky way encircles the galactic disk.
مشابها با کشف کهکشان کوتولهٔ سگ بزرگ، این امر نمایان شد که حلقهٔ باقیماندهٔ کهکشان که از برهم کنش با راه شیری بوجود آمده، صفحهٔ کهکشانی را محصور میکند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質: