プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
grandson .
پسر دختر .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a grandson .
و يك نوه ي پسري .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
he's your grandson.
اون نوه شماست
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
but you know my grandson .
ولی نوه ام را می شناسی . .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
...but you know my grandson.
ولی نوه ام رو می شناسی.
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i want to see my grandson.
من می خوام نوه ام رو ببینم.
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
the queen wants a grandson
ملكه يك نوه ي پسري مي خواد
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i'll give you a grandson soon.
من زود بهتون یه نوه میدم
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
grandson of habak and 27th son of sun
نوه ی هاباک و بیست و هفتمین پسر خورشید
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
grandson of habak and son of ilwol.
نوه ی هاباک و پسر اوول
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
of grandson of sun, 28th son of king dongmyung
تاج گذاری نوه ی خورشید وبیست و هشتمین پسر پادشاه دونگ میونگ
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
lord, it's very normal to have a grandson...
سرورم داشتن يك نوه طبيعيه...
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
her grandson actually lives in the twin cities here.
نوه اش در twin cities همین نزدیکی زندگی می کند
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
it was under your son's and grandson's name
این به اسم پسر و نوه شما بوده
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
he's the grandson of habaek and son of ilwol,
ايشون نوه هابيك و پسر آيول هستند
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
theyve got my grandson . they pick them up and take them away .
اونا نومو گرفتن اونا را ميگيرنو ميبرنشون جاهاي دور .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
he lives with his grandson he said hed like to speak with you .
با نوه اش زندگی می کنه گفت میخواد باهات صحبت کنه .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
now the whole schools gonna think youre his greatgreatgreat grandson .
حالا همه بچه هاي مدرسه فكر ميكنن تو نوه نوه نوه اسليتريني .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
and in 1759, he described to his grandson various things he was seeing.
و در سال ۱۷۵۹، به نوه اش صحنه های مختلفی را که میدید را شرح داد.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
down below, there was her grandson plowing the tobacco field with a mule.
پائین دست، نوه اش زمین تنباکو را با قاطرش شخم می زد.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質: