検索ワード: i think you are a nice guy but i am wrong (英語 - ペルシャ語)

i think you are wrong , clouseau .
فکر ميکنم اشتباه ميکني کلوزو .

i think you are wrong about that .
اما من فکر ميکنم شما درمورد اون اشتباه ميکنيد .

i think you are so nice .
فكر كنم تو خيلي خوبي .

i think you are .
من فكر ميكنم تو .

i think you are busy
first i was driving

i think you are the moon , bursuc and i am yours .
حس کردم که تو ماهي و من همون عذاب ديده .

i think you are but you have no money .
من فکر کنم گرسنه هستي ولي پول نداري .

anyway , i think you are wrong about the great sage .
به هر حال فکر ميکنم که در مورد اون داناي کبير اشتباه ميکني .

i think you are a sneaky , overreaching little .
من فكر ميكنم تو يک آب زير كاهي كه پاتو از گليمت بيشتر دراز كردي يک كم .

i think you are being extreme
فکر میکنم تو داری زیاده روی میکنی

i think you are being unfair .
من فكر مي‌كنم كه تو نسبت به پدرت . خيلي بي‌انصافي .

i mean , i think he was a nice guy and everything , .
منظورم اينه كه اون آدم خوبي بود .

do you think you are a real master .
تو فکر ميکني يک استاد واقعي هستي .

are you in the beyond i think you are .
تو در ماورائی گمان کنم در آن هستی .

but i think you and your husband got a pretty nice house here.
و فكر مي كنم شما و همسرتون ، يه خونه قشنگ رو انتخاب كرديد

i think you are mistaking me with someone who actually gives a fuck .
من فکر ميکنم تو منو با يک کسي که واقعا ميخواهد به گا بده اشتباه گرفتي .

but dont take this the wrong way , but i just think youre a nice guy .
ولي خودتون را ناراحت نكنيد . من كه فكر مي‌كنم شما آدم مهربوني باشيد .

oh, david, i think you are a ''sweeping sort of fella. ''
اوه ديويد من فكر ميكنم تو از اون بروبچ هستي

and a mere mortal like us. we think you are a liar.
« و تو جز بشری مانند ما (بیش) نیستی و تو را بی‌گمان از دروغگویان گمان داریم.»

l think you�re rotten l think you are a witch .
من فکر ميکنم که تو يک جادوگري ، فاسدي .