プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
and you can open a small pharmacy
و شما میتوانید یک داروخانه کوچک باز کنید
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a small chance .
شانسي کم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a small mishap?
مشکل کوچک؟
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i have a small wish
من یک خواسته کوچک دارم
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i have a small lab.
من یک آزمایشگاه کوچک دارم.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
a hand , a small hand .
يه دست كوچولو .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i have a small request
من درخواست کوچکی دارم
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a drink a small one .
مشروب . یه کمی .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i'll retire and open a small school...
من بازنشسته خواهم شد و ...یک مدرسه کوچک باز میکنم
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
“these are a small gang.
(فرعون به مأموران دستور داد و گفت: به اهالی شهرها بگوئید:) اینها (که قصد فرار و تجمّع و تقویت در جای دیگری را دارند) گروه اندک و ناچیزی هستند (و ما با نخستین تاخت ایشان را گرفتار و به شکنجه و آزار میرسانیم). [[«شِرْذِمَةٌ»: گروه و طائفهای ناچیز و کم اهمّیّت.]]
最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:
thats not a small plane .
اون يک هواپيماي كوچك نيست .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
place the ~a next to ~a.
قراردادن ~a در کنار ~a
最終更新: 2014-08-20
使用頻度: 1
品質:
next to soccer .
بعد از فوتبال .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
a small, non-configurable window manager
یک مدیر پنجرۀ کوچک و غیرقابل پیکربندیname
最終更新: 2011-10-23
使用頻度: 1
品質:
of the man next to you .
بقليت را داشته باشي .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
we docked next to the pier
پهلو
最終更新: 2023-05-15
使用頻度: 1
品質:
he was sitting next to me.
. اون كنار من نشسته بود
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
'next to the pond... blue...'
... کنار برکه ... آبي
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
shoot that target next to him.
آن هدف را در نزديکي او بزنيد
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
come right over here, next to me.
بیا اینجا کنار من
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質: