検索ワード: making a recording of the performance (英語 - ペルシャ語)

making a perfect ass of yourself .
و بار خودتو بستي .

a recording contract.
. يه قرارداد ضبط

i hate making a big deal out of it .
من از گذاشتن قرار بصورت ناگهاني متنفرم .

making a few friends .
داري چندتا دوست پيدا ميکني ، درسته اندي .

a recording, a mayday...
. يه پيام ضبط شده ، يه درخواست کمک

by making a pass at me .
با اومدن سراغ من .

then are you making a war?
پس شما يک جنگ ايجاد مي کنيد ؟

i made a detailed recording of our little encounter .
من برخورد مون را بصورت مفصّل ضبط کردم .

boy bands making a comeback .
بچه هاي باند دوباره بر ميگردن .

the idea of somebody making a call
اينکه تو يه شهر زندگي کردنمون به يه تلفن بنده

her poor mind is making a discovery .
مغز ضعيفش زير نور ماه شروع به مكاشفه كرده .

by making a cubist editing approach .
به وسيله ي خلق يک روش کوبيستي در تدوين .

he said , you both making a big mistake .
ميگه هر دوتون دارين اشتباه بزرگي ميكنين .

and he says i'm making a mistake.
و اون گفت كه دارم اشتباه مي كنم

can i ask one question were making a board .
يه سوال ميتونم بپرسم ما داريم بورد ميسازيم .

and then here's the reconstructed performance now with the timings of the performance.
این یکی بازیِ باز سازی شدهء براده و الان زمان بندی اش تصحیح شده

its the recording of the deceased using a detuned apparatus like a tv or radio .
آمارگيري از يک مرده با استفاده از وسيله خارج از تنظيم مثل تلويزيون يا راديو .

he was making a joke , gayla . yeah , i was just .
اون يک جک بود گايلا آره ، فقط داشتم .

and that's because you're making a prediction.
و این به آن دلیل است که شما دارید یک پیش‌بینی می‌کنید.

before leaving for scandinavia, the group took part in a recording session for the p.j.
پیش از رفتن به scandinavia، گروه در یکی از جلسات ضبط یکی از آلبوم‌های p.j.