プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
翻訳の追加
marry
ازدواج
最終更新： 2010-04-09 使用頻度： 1 品質： 参照： Wikipedia
marry .
شوهر دادن .
最終更新： 2011-10-24 使用頻度： 1 品質： 参照： Wikipedia
marry me .
ازدواج کني .
marry him?!
!با او ازدواج کند؟
if you marry .
اگر ازدواج کني .
marry me , sara .
با من ازدواج کن ، سارا .
dont marry a ho .
تو ازدواج نميكني .
will you marry me?
با من ازدواج مي كني ؟
and marry chae ryung.
و با شاي_رايونگ ازدواج کنه
did you get marry , bosa .
بوسا ، تو ازدواج كردي .
i can't marry you.
من نمیتونم با تو ازدواج کنم
what kind of imperials marry
كدوم ازدواج سلطنتي با عشق
are you gonna marry her .
ميخواي باهاش ازدواج کني .
actually, we were to marry.
در حقيقت، ما مي خواستيم با هم ازدواج كنيم
should i marry her, dad?
اونوقت ، بازم بايد باهاش ازدواج کنم ، پدر ؟
and probably marry breanna here .
و احتمالا با بري آنا ، عروسي ميکني .
da bok wants to marry you?
دابوک می خواد با تو ازدواج کنه؟
tell him you'll marry giroo.
بگو كه با جيرو ازدواج ميكني
chris asked me to marry him .
کريس به من تقاضاي ازدواج داد .
and who should i marry , dodge .
خب با كي ازدواج كنم دوج .
