検索ワード: napkin (英語 - ペルシャ語)

napkin .
دستمال سفره .

sanitary napkin
نوار بهداشتی

and use your napkin , please mr . benjamin .
، و لطفا از دستمال سفره ات استفاده کن . آقاي بنيامين .

he he built me a popsicle napkin holder.
اون برام يه جاي بستني خوري درست کرد

so, a napkin. draw a little model galaxy in the middle.
پس یک دستمال بر می دارید و یک کهکشان وسط آن نقاشی می کنید.

no, really, that's what it is. it's about the size of a table napkin.
نه، واقعا، این چیزی است که هست. تقریبا به اندازه یک دستمال رومیزی است.

and so the next thing you need to do in your experiment is grab a napkin. i grabbed a piece of graph paper -- i'm a physicist.
قدم بعدی برای انجام این آزمایش این است که یک دستمال بردارید، البته من چون فیزیکدان هستم یک کاغذ شطرنجی برداشته ام

toxic substances (paints, pesticides, used batteries, medicines), and soiled waste (blood stained cotton, sanitary napkins, disposable syringes)
مواد سمی (رنگ، ​​آفت کش ها، باتری های مستعمل، داروها) و ضایعات کثیف (پنبه آغشته به خون، نوار بهداشتی، سرنگ یکبار مصرف)