プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
attempt to .
سعي كنم .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
in an attempt to take you back
تا بتونيم تورو برگردونيم
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
connection attempt to host failed.
خرابی تلاش برای اتصال به میزبان.
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
in attempt to isolate chunghae base.
داره سعي ميکنه پايگاه چونگايي رو منزوي کنه
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
failed attempt to unlock the screen
name
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
a desperate attempt to destroy usident .
يه سوءقصد از جان گذشته براي usident خراب كردن .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
you must remember that your attempt to abolish
شما بايد به خاطر داشته باشين که تلاشتون براي برانداختن
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
any attempt to escape and they blow you up .
هرگونه فراري بيهوده است و اونا شما را منفجر ميکنن .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
do not attempt to use the computer for anything else
از كامپيوتر براي موارد ديگر استفاده نكنيد
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
an attempt to create the requested folder failed.
تلاش برای ایجاد پوشۀ درخواست‌شده ، خراب شد.
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
"and which this document will attempt to describe"
...و چيزي که در اين کتاب سعي در تبيين آن داريم
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
警告：見えない HTML フォーマットが含まれています
a smoke screen for your attempt to take over the ministry .
تلاش شما براي در اختيار گرفتن وزارت جادو ، در پرده اي از ابهام قرار داره .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
an attempt to delete the specified resource %1 failed.
تلاش برای حذف منبع مشخص‌شده% 1 خراب شد.
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
and doused with an accelerant in an attempt to incinerate the body .
و روي آن ماده اي ريخته شده تا جسد زود تر به خاکستر تبديل بشه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
an attempt to login to perform the requested operation was unsuccessful.
تلاش برای ورود ، جهت اجرای عمل درخواست‌شده موفقیت‌آمیز نبود.
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
i propose that we attempt to find a connectome of a frozen brain.
من پیشنهاد میکنم که تلاش کنیم تا کانکتوم یک مغز منجمد را پیدا کنیم.
最終更新： 2015-10-13
使用頻度： 1
品質：
character assassination is an attempt to tarnish a person's reputation.
ترور شخصیت، تلاش برای لکه دار کردن شهرت یک فرد است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
an attempt to alter the permissions on the specified resource %1 failed.
تلاش برای تغییر مجوزها در منبع مشخص‌شده% 1 خراب شد.
最終更新： 2011-10-23
使用頻度： 1
品質：
but not without having made an attempt to seize it by brute force; .
اما نه بدون تلاش براي فتح‌اش به زور؛ .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
authorities found george sutter in his kitchen , no attempt to cover up his spree .
کاراگاهان جرج ساتر را در آشپزخانه اش پيدا کرده اند بدون تلاشي براي دفاع از مستي اش .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：