プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
name the assistant program managment
نام مدیر برنامه دستیاری
最終更新： 2016-08-07
使用頻度： 1
品質：
参照：
okay . between me and the reservoir .
باشه بين من و اون مخزن .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
参照：
this is the well for the water reservoir
این چاه برای مخزن آب است
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
参照：
but at the reservoir construction, you were right.
اما در ساختمان ذخاير حق با شما بود
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
参照：
these viruses do not need an animal reservoir.
این ویروس‌ها به منبع حیوانی نیاز ندارند.
最終更新： 2020-08-25
使用頻度： 1
品質：
参照：
it is tall and forms a reservoir with a capacity of .
اکنون بیش از نیمی از ظرفیت سد را رسوبات پر کرده است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
the intermediate reservoir hosts of some hcovs are also known.
میزبانهایی که به عنوان مخزن میانی برخی از hcovها عمل می‌کنند نیز شناخته شده‌اند.
最終更新： 2020-08-25
使用頻度： 1
品質：
参照：
in this case, the intermediate host becomes a natural reservoir host.
در این حالت، میزبان میانی به عنوان یک میزبان مخزن طبیعی عمل می‌کند.
最終更新： 2020-08-25
使用頻度： 1
品質：
参照：
but beneath their courtesy , i detect a deep reservoir of feeling .
اما پايين تر از ادب من يک احساس شديد پيدا کردم .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
参照：
it is situated on a hill and has a nice scenery of reservoir and around.
با توجه به منابع مختلف نام این شهر در زمان امپراتوری هیتی نهاده شده.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
humans are the only known natural reservoir for subspecies "pallidum".
انسان‌ها تنها منبع طبیعی شناخته شده برای زیرگونه‌های پالیدیوم هستند.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
警告：見えない HTML フォーマットが含まれています
at each instant of the process, the system is in contact with an external reservoir.
حالت برگشت پذیر برای توصیف کمیت آنتروپی استفاده می‌شود که در واقع تابع حالت است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
as the level in the reservoir dropped, it provided a rough measure of the passage of time.
تاسده‌های میانه(قرون وسطی) پیشرفته ترین وسیله برای اندازه گیری زمان در ایران ساعت آبی بود.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
at times of low electrical demand, the excess generation capacity is used to pump water into the higher reservoir.
وظیفه یک نیروگاه آب تلمبه‌ای پشتیبانی شبکه الکتریکی در ساعات اوج مصرف (ساعات پیک) است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
use of machine learning to predict the amount of permeability reduction due to asphaltene deposition in the initial production process of the reservoir
رسوب اسفالتین یکی از رایج ترین مشکلاتی است که در صنعت نفت و گاز با آن رو به رو هستیم و می تواند مشکلاتی فراوانی را درون مخزن، ستون چاه و تجهیزات سرچاهی به وجود بیاورد و باعث کاهش تراوایی موثر در جریان یافتن سیال مخزنی گردد
最終更新： 2021-04-13
使用頻度： 1
品質：
参照：
it is located close to the city of ranya, and is a reservoir on the little zab created by the construction of the dukan dam.
این دریاچه که از رودخانه زاب کوچک تغذیه می‌شود در نزدیکی مرز ایران و در روبروی منطقه سردشت استان آذربایجان غربی قرار گرفته است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
cauldron snout is a waterfall on the upper reaches of the river tees in northern england, immediately below the dam of the cow green reservoir.
آبشار کولدرون اسنوت (به انگلیسی:cauldron snout) آبشاری است که در کامبریا، انگلستان واقع شده و ارتفاع کلی ریزشگاه آن ۶۰ متر است.
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
1990 "applied petroleum reservoir engineering" "second edition" (prentice hall).
۱۹۹۰ "applied petroleum reservoir engineering" "second edition" (prentice hall).
最終更新： 2016-03-03
使用頻度： 1
品質：
参照：
警告：見えない HTML フォーマットが含まれています
this was to raise the water from the reservoir to the tank. the delivery pump for the irrigation was a three horsepower gasoline engine with a low delivery rate to achieve low pressure.
این به منظور افزایش آب از مخزن به مخزن بود. پمپ تحویل برای آبیاری سه اسب بخار موتور بنزینی با نرخ تحویل کم برای رسیدن به فشار کم است.
最終更新： 2018-07-13
使用頻度： 1
品質：
参照：