検索ワード: season (英語 - ペルシャ語)

season
فصل

season .
معتدل کردن .

cold season
فصل سرما

its busy season .
اون سر كار نبوده .

off season cultivation
زراعت غیر فصلی

its hunting season .
الان فصل شكار ــه .

lost season 04 episode04
گمشده : سری چهارم - قسمت چهارم اگ تاون

because this is flu season
چون الان فصل آنفولانزا است

its always his busy season .
اين فصل هميشه براش پر كار بوده .

its mating season . already .
الان فصل جفت گيري ست واقعا .

cherry blossom season is here.
فصل شکوفه گیلاس فرا رسیده است.

during this year's flu season.
که تو فصل شيوع بيماري انفولانزاي امسال بوجود مياد

but during a poor harvest season,
اما در زمان برداشت کم محصول و کم محصولی

good will hunting 2 , hunting season .
، ويل هانتينگ خوب2 ، فصل شکار .

hey , big guy . its the loving season .
هي ، آقا گنده . الان فصل عشق و عاشقيه .

hoiiday season , busiest time of the year .
، موقع تعطيلاته . و پرکارترين موقع سال .

and coordinator of this years debutante season .
و هماهنگ كننده مراسم امسال دبيوتانت .

afghanistan: opium season · global voices
افغانستان : فصل تریاک

neither limited [to season] nor forbidden,
كه نه منقطع مى‌گردد و نه كس را از آن باز دارند.

and while only halfway through the princeton season , .
فقط تا وقتي كه فصل را تو پرينستون بگذروني .