検索ワード: we had a short span of time but i enjoyed alot (英語 - ペルシャ語)

but i cant let you go like that . we had a meal before leaving .
اما نميتونم بذارم اينطور ي بري اما ما قبل از اومدن غذا خورديم .

but i had a really striking experience once, when a group from afghanistan came to visit me, and we had a really interesting conversation.
اما من یکبار، یک تجربه بسیار قابل توجه داشته ام، زمانی که یک گروه از افغانستان برای دیدار من آمدند، و ما واقعا یک گفتگوی جالبی داشتیم،

it's her plan. you know, i have to say this in the houses -- it's her plan to have me fostered for a short period of time while she studies. but the social worker, he had a different agenda.
برنامه‌اش اینه. می‌دونید، من باید بگم که در این خانه‌های سرپرستی -- برنامه‌ی او اینه که سرپرستی مرا برای زمان کوتاهی به خانواده‌ای بسپارد و دراین مدت خودش درس بخواند. اما مددکار اجتماعی، دستور کار دیگری داشت.

even for "n" as small as 100, the probability of an open path from the top to the bottom increases sharply from very close to zero to very close to one in a short span of values of "p".
حتی اگر n به مانند ۱۰۰ کوچک هم باشد، احتمال اینکه مسیری از بالا به سطح پایینی وجود داشته باشد در بازه‌ای نزدیک به "p"c از نزدیکی‌های صفر تا نزدیکی‌های یک به شدت افزایش می‌یابد.