검색어: • years of experience of protein expression (영어 - 페르시아어)

we have a hundred years of experience.
صد سال توش سابقه داریم

26 years of experience working against him .
اسميت 26 سال سابقه دريانوردي داشت و مرد با تجربه‌اي بود .

years of service. .
سالهاي خدمتگذاري .

32 years of marriage.
بعد از 32 سال ازدواج -

two years of professional experience related to fraud can be substituted for each year of college.
دو سال سابقه کار در زمینه (کشف) تقلب می‌تواند جایگزین هر سال تحصیل در دانشگاه شود.

5 to 10 years of jail .
به جرم قتل دستگيرت ميکنن پنج تا ده سال ميندازنت زندان .

40,000 years of evolution .
چهل هزار سال تكامل .

8 years of war for nothing .
8سال جنگ بخاطر هيچ و پوچ .

30 years of listening and what?
سي ساله كه داري گوش ميدي اما كاري هم كردي؟

after a few years of failure , .
بعد از روزهاي ورشکستگي .

many years of our work have finally resulted
سال ها تلاش ما به بار نشسته است

and after two years of chasing rommel .
و بعد از 2 سال تعقيب رومل .

boomafter six years of being a pariah, .
بوم بعد از 6سال بدبختي .

gertrude served 20 years of her life sentence .
گرتود 20 سال از زندگيشو تو زندان گذروند .

that hes got an outer layer of protein polysaccharides .
اما من بايد تاييد كنم كه پوست اون موجود از يك لايه .

but in my first 25 years of career, i had a bunch of different experiences.
اما در 25 سال اول کارم هم خیلی تجربه‌های مختلف داشتم.

each stage of experience is really the exception to the rule .
هر مرحله از تجربه در واقع استثنايي براي قانونمند شدن ميباشد .

a sixpack of protein shakes and a subscription to mens health .
يه بسته بزرگ پروتئين كمكي و اشتراك مجله سلامت مردان .

experience of what , of some improvement in what i had already rejected .
تجربه‌اي تکامل‌دهنده‌ي چيزهايي که من از همان‌وقت منکرشان بوده‌ام .

i'll need a lot of protein where i'm going.
جايي كه مي خوام برم ، به پروتئين زيادي نياز دارم