검색어: accompanying (영어 - 페르시아어)

accompanying
همراهی

accompanying symptoms
کمپ در فضای باز

accompanying the ship were the and .
این کشتی در سال ۱۹۹۱ ساخته شد.

even priest was accompanying with her.
حتي يك كاهن هم اون رو همراهي ميكنه

executive jinryu's accompanying with him.
يعني رئيس جين ريو هم با اونها ميره

accompanying and surrounding me like blunt poles .
همراه منند و منو محاصره کرده اند شبيه يک حصار .

she must be really high class accompanying priest.
حتما خيلي مهمه كه يه كاهنبا اون اومده

an accompanying music video was released on march 10, 2011.
موزیک ویدئوی «امشب هالیوود» در ۱۰ مارس ۲۰۱۱ منتشر شد.

accompanying rooks is dr. koenig, the main virologist at gentek.
دشمن اصلی هلر در بلک‌واچ، کلونل روکس (rooks) است.

in fact it made it into our magazine , and i wrote the accompanying story .
حتي عكس را براي مجله ما فرستاده بود و من هم داستانش را نوشته بودم .

wherefore, then, have bracelets of gold not been set upon him, and wherefore have not angels come with him accompanying
(اگر راست می‌گوید که پیغمبر خدا و دارای مقام والا است) پس چرا دستبندهای زرین بدو داده نشده است (تا دستبندها نشانه‌ی عظمت و ریاست او باشد؟) و یا چرا فرشتگان همراه او نیامده‌اند (تا صداقت گفتار و ادّعای رسالت او را تأیید کنند و برای پیروزی او بکوشند و بجنگند؟). [[«فَلَوْ لا أُلْقِیَ عَلَیْهِ؟»: پس چرا برای او فرستاده نشده است؟ «أَسْوِرَةٌ»: جمع سِوار، دستبند، النگو. در میان آنان رسم بوده است که چون یکی را رئیس می‌کردند، دستبند و النگوی زرین به دستش می‌نمودند و گردن‌بند به گردنش می‌آویختند. «مُقْتَرِنِینَ»: همراهان. همدمان. کسانی که در رکاب کسی و در کنار او خواهند بود.]]

and his accompanying angel said, “this is the record of your deeds, available with me.”
فرشته همنشین او می‌گوید: «این نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است!»

silver has been mined there since 1470, and these mines are rich in uranium, with its accompanying radium and radon gas.
از سال ۱۴۷۰ از این معدن‌ها نقره استخراج می‌شد، و این معادن غنی از اورانیوم همراه با رادیوم و گاز رادون بودند.

an accompanying music video for "feel this moment" was directed by david rousseau and was released on march 15, 2013.
موزیک ودیو اهنگ "حس این لحظه" توسط دیوید روسو کارگردانی شد و در 15 مارس 2013 انتشار یافت.

hence, the entire application framework has been designed to take an inspiration from the daily life of the normal human household and help the owner as an accompanying companion in whatever capacity necessary.
از این رو، کل چارچوب برنامه طراحی شده است تا الهام بخش از زندگی روزمره ی خانه ی عادی انسانی و کمک به صاحب به عنوان همراه همراه در هر مورد ضروری باشد.

his accompanying devil said, “our lord! i did not cause him to rebel, but he himself was in extreme error.”
(شیطانی که در دنیا پیوسته) همدم او (بوده است) می‌گوید: پروردگارا! من او را به طغیان و سرکشی (از فرمان یزدان) وا نداشته‌ام، بلکه او خود در گمراهی ژرف (و دور از ساحل نجاتی) بوده است. [[«قَرِینُهُ»: اهریمن همدم و همراه او در دنیا که پیوسته وی را به گمراهی و بدکرداری می‌خوانده است (نگا: زخرف / 36، فصّلت / 25). «مَآ أَطْغَیْتُهُ»: او را به سرکشی و تجاوز وا نداشته‌ام و به نافرمانی نکشانده‌ام. مراد این است که خودش به وسوسه‌های من گوش فرا داده است و من قدرت بر اجبار و اکراه نداشته‌ام (نگا: ابراهیم / 22، نحل / 100).]]

delusional disorder is a psychiatric condition in which the patients present with delusions, but with no accompanying prominent hallucinations, thought disorder, mood disorder, or significant flattening of affect.
اختلال هذیان () یک شرایط غیر معمول روانی است که در آن بیمار با هذیان، اما بدون هیچ توهم برجسته همراه، اختلال فکر، اختلال خلقی و یا بی‌احساسی قابل توجهی همراه است.

make a list of good laboratory practices for the lab accompanying this course (or another lab if this course does not have an associated laboratory). explain the rationale for each item on your list.
فهرستی از اقدامات آزمایشگاهی خوب برای آزمایشگاه همراه این دوره (یا آزمایشگاه دیگری در صورتی که این دوره دارای آزمایشگاه مرتبط نباشد) تهیه کنید. منطق هر یک از آیتم های لیست خود را توضیح دهید.

"then why are not gold bracelets bestowed on him, or (why) come (not) with him angels accompanying him in procession?"
(اگر راست می‌گوید که پیغمبر خدا و دارای مقام والا است) پس چرا دستبندهای زرین بدو داده نشده است (تا دستبندها نشانه‌ی عظمت و ریاست او باشد؟) و یا چرا فرشتگان همراه او نیامده‌اند (تا صداقت گفتار و ادّعای رسالت او را تأیید کنند و برای پیروزی او بکوشند و بجنگند؟). [[«فَلَوْ لا أُلْقِیَ عَلَیْهِ؟»: پس چرا برای او فرستاده نشده است؟ «أَسْوِرَةٌ»: جمع سِوار، دستبند، النگو. در میان آنان رسم بوده است که چون یکی را رئیس می‌کردند، دستبند و النگوی زرین به دستش می‌نمودند و گردن‌بند به گردنش می‌آویختند. «مُقْتَرِنِینَ»: همراهان. همدمان. کسانی که در رکاب کسی و در کنار او خواهند بود.]]

" in the book accompanying the show, coauthored with hitchcock, johnson argued that the new modern style maintained three formal principles: 1. an emphasis on architectural volume over mass (planes rather than solidity) 2. a rejection of symmetry and 3. rejection of applied decoration.
به همراه برپایی نمایشگاه کتابی به قلم جانسون و هیچکاک منتشر شد، در این کتاب جانسون سه اصل شکلی (formal) را برای معماری به سبک مدرن مطرح می کند: اول، تأکید بر حجم معماری در مقابل جرم .