검색어: chilled (영어 - 페르시아어)

chilled meat
گوشت یخی

ice chilled theme
name

chilled monkey brains .
مغز ميمون يخ زده .

it should be enough , perhaps . chilled .
شايد همراه يک نوشيدني خنكه .

she has a light fever and she's feeling chilled with cold sweat
ایشون تب کمی دارند و احساس سردی شدید عرق دار دارند

this may in some cases include district heating, community chilled water, shared wind turbines, etc.
این ممکن است در بعضی موارد شامل گرمای منطقه، آب سرد برای مردم، توربین‌های باد مشترک و غیره باشد.

displacement ventilation can be coupled with other cooling and heating sources, such as radiant chilled ceilings or baseboard heating.
تهویه گردشی را می‌توان با دیگر منابع سرمایش و گرمایش، همچون چیلرهای تابشی سقفی یا گرمایش پایه دار ترکیب نمود.

the cool air is then supplied to the retail spaces and the cool water is used to pre-cool the water coming from the chilled water panels.
جریان آب جداگانه‌ای هم که در صفحات و لوله‌های سردکننده در طبقات در جریان است، از داخل مخزن می‌گذرد و خنک می‌شود.