검색어: collect (영어 - 페르시아어)

collect
جمع‌آوری

collect his data.
اطلاعاتِ‌ش رو جمع کنیم.

collect urine?
جمع آوري ادرار؟

how could we collect...
چطور مي تونيم اونها رو جمع...

how did you collect them?
چطور جمعشون كردي؟

some fellas collect stamps .
بعضيها تمبر جمع ميکنن .

we can collect 10,000 men.
ما مي تونيم 10000 نفر آموزش بديم

we must collect jang's life.
.ما بايد زندگي جانگ رو نجات بديم

message them now and collect them
خبرشون كنيد و همه رو جمع كنيد

collect your books from the back .
کتابهاتون را از اون پشت وردارين .

do you collect these things?
تو اينها رو جمع كردي؟

he doesn't collect any tax?
ماليات نميگيره؟

and collect rocks from the water .
و از توي آب سنگ جمع کنن .

to collect his body, but i failed.
برای جمع آوری قوا، اما من شکست خوردم

i need you to collect as many sedatives
ازتون ميخوام که تا ميتونيد براي من خواب آور و

and you collect a big number of exes.
وشما میتونید تعداد زیادی از این مثالها جمع آوری کنید.

something has exploded. collect the pieces.
name

collect new private soldiers and practice them.
چند سربازه شخصي آماده كنو به اونها تعليم بده

critical error: unable to collect mail:
خطای بحرانی: قادر به جمع‌آوری نامه نیست:

i collect stories; that's what i do.
جمع کردن داستان ها، کاری است که می کنم.