검색어: crises (영어 - 페르시아어)

economic crises
بحران‌های اقتصادی

crises , well , they come and go .
آشفتگيها ، خوب ، اونا ميانو ميرن .

and dont worry , because crises .
نگران نباش ، چون آشفتگيها .

alex tabarrok on how ideas trump crises
چگونه ایده ها باعث موفقیت در بحران ها می شوند؟

i think its crises . go with crises . .
من فکر ميکنم اون آشفتگي هست پس بگو آشفتگي .

some plots are moved forward by external events and crises .
بعضي از طرحها بوسيله عوامل و رويدادهاي بيروني پيش ميروند .

)* refugee crises occur more often in the less democratic countries.
* بحران پناهندگان تقریباً همیشه در کشورهای کم‌تر دموکراتیک رخ می‌دهد.

youth unemployment rate in europe between 2005-2013 via les crises - public domain
نرخ بیکاری جوانان در اروپا بین سال‌های 2005-2013 برگرفته از les crises - public domain

why we might be victims of these career crises, as we're weeping softly into our pillows.
چرا ممکن است قربانی این بحران های کاری بشیم، در حالی که به آرامی روی بالش هامون گریه میکنیم.

such liquidity crises often trigger panics, as more people start asking for their money, similar to a bank run.
چنان بحران‌هایی در امکان نقد شدن اغلب باعث وحشت عمومی می‌شوند چراکه افراد بیشتری شروع به درخواست پول خود می‌کنند.

===in environmental studies===in environmental studies, the pd is evident in crises such as global climate change.
در مطالعات زیست محیطی، معمای زندانی‌ها در بحران‌ها از جمله تغییرات آب و هوایی جهانی آشکار است.

management of moderate acute malnutrition: in crises, supplementary feeding is often the primary strategy for preventing and treating moderate acute malnutrition.
مدیریت سوء تغذیه حاد متوسط: در بحران ها، تغذیه تکمیلی اغلب راهبرد اولیه برای پیشگیری و درمان سوء تغذیه حاد متوسط است.

it has been used to study the adoption of technical standards, and also the occurrence of bank runs and currency crises (see coordination game).
این تئوری برای مطالعه تصمیم گیری در مورد استانداردهای فنی گرفته شده است، و همچنین رخداد اجرایی بانک و بحران‌های ارزی (بازی هماهنگ).

the israeli economy was ranked as the world's most durable economy in the face of crises, and was also ranked first in the rate of research and development center investments.
در همین سال اقتصاد اسرائیل با دوام‌ترین اقتصاد جهان در برابر بحران‌ها رتبه‌بندی شد و همچنین رتبهٔ اول را در سرمایه‌گذاری بر روی مراکز توسعه و تحقیق کسب کرد.

in the financial crises of 1818-19 and 1837–41, many banks failed, leaving their money to be redeemed below par value from reserves.
در بحران مالی سالهای 1818-19 و 1837-41 میلادی، با ورشکستگی بسیاری از بانکها، ارزش چکهای تضمینی آنها به زیر قیمت اسمی آنها رسید.

the cost of cleaning up a systemic banking crisis can be huge, with fiscal costs averaging 13% of gdp and economic output losses averaging 20% of gdp for important crises from 1970 to 2007.
هزینه رفع بحران بانکداری سیستمی می‌تواند خیلی زیاد باشد، برای مثال هزینه‌های مالی متوسط ۱۳٪ gdp و زیان‌های تولید اقتصادی به طور متوسط ۲۰٪ gdp برای بحرانهای مهم از سال ۱۹۷۰ تا سال ۲۰۰۷ برآورد شده است.