전문 번역가, 번역 회사, 웹 페이지 및 자유롭게 사용할 수 있는 번역 저장소 등을 활용합니다.
curb .
لبه پياده رو .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
mount the curb .
از مانع رد شيد .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
waik to the curb . aii right .
روي پياده را قدم بزن بسيار خوب .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
dont they kick your ass to the curb .
به خاطر اينكه بهشون كلك زدي ، دهنتو سرويس نميكنن .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
anyway we need someone to curb this
به هر حال ما به کسی نیاز داریم که جلوی این کار را بگیرد
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
but they thought they could just drop me to the curb
اما اونا فکر ميکردن ميتونن منو
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
thirtyone centimeters from the curb , nine centimeters too far .
سي و يک سانتي متر از لبه پياده را فاصله داريد ، 9 سانتي متر بيشتر از حد مجاز .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
this would be the right time to curb your suicidal tendencies .
اين زمان مناسبي براي جلوگيري از تمايلات خودكشي توئه .
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
and i hit my head on the curb and cut my lip on my whistle.
سرم خورد به جدول و سوت سوتكم لبم رو بريد
마지막 업데이트: 2011-10-24
사용 빈도: 1
품질:
the curb-65 score is useful for determining the need for admission in adults.
نمره curb-65 برای تعیین لزوم پذیرش بزرگسالان در بیمارستان مفید است.
마지막 업데이트: 2016-03-03
사용 빈도: 1
품질:
and every time i approached the corner or the curb and the second one was actually trying to figure out how to cross that street.
و هر وقت که نزدیک گوشۀ جدول خیابان می شدم ، وحشتم برمی داشت. و دومی، در حقیقت تلاش برای این بود که چطور از خیابان رد شم. و دومی، در حقیقت تلاش برای این بود که چطور از خیابان رد شم.
마지막 업데이트: 2015-10-13
사용 빈도: 1
품질:
who spend in prosperity and in adversity, for those who curb their anger and those who forgive people. and allah loves the charitable
آن كسان كه در توانگرى و تنگدستى انفاق مىكنند و خشم خويش فرومىخورند و از خطاى مردم درمىگذرند. خدا نيكوكاران را دوست دارد.
마지막 업데이트: 2014-07-03
사용 빈도: 1
품질:
the armenian observer reports that media legislation intended to curb the broadcasts of radio free europe / radio liberty has not been ratified by parliament.
آرمین آبزرور می نویسد (انگلیسی) که تلاش دولت ارمنستان در پارلمان این کشور برای محدود کردن پخش برنامه های رادیو های خارجی و بویژه رادیو آزاد اروپا بی نتیجه ماند
마지막 업데이트: 2016-02-24
사용 빈도: 1
품질:
(so, o messenger!) fight in the way of allah -since you are responsible for none except yourself - and rouse the believers to fight, for allah may well curb the might of the unbelievers. indeed allah is strongest in power and most terrible in chastisement.
در راه خدا بجنگ (حتی اگر هم تنها باشی و باک نداشته باش. چرا که وعدهی نصرت و پیروزی به تو داده شده است). تو جز مسؤول (اعمال) خود نیستی. و مؤمنان را (هم به جنگ دعوت کن و بدان) ترغیب و تحریک نما. تا این که خداوند (در پرتو شجاعت تو و شجاعت مؤمنان) قدرتکافران را باز گیرد و (شما را برابر این وعده پیروز و مؤیّد گرداند. از قدرت و شکنجهی کافران نترسید و بدانید که) قدرت خدا بیشتر و مجازات او سختتر است. [[«حَرِّضْ»: ترغیب کن. تشجیع کن. «عَسَی»: تا این که. «بَأْساً»: قوّت و قدرت. «تَنکِیلاً»: تنبیه. مجازات. از ماده نکال به معنی: عذاب.]]
마지막 업데이트: 2014-07-03
사용 빈도: 1
품질: