검색어: do not go (영어 - 페르시아어)

do not go to
نرو به

but if i do not go,
اما اگه نرم,

do not go throught that door .
وارد آن در نشو .

bomb not go off .
بمب منفجر نشد .

ben , we do not go without you .
بن ما بدون تو نميريم .

does not go wanting .
نميتونه چيزي نخواد .

the battlefield is dangerous . do not go .
ميدان جنگ ، خطرناکه نبايد بريد .

jim , do not go on this trip , please .
جيم . خواهش ميکنم به اين سفر نرو .

hey! do not go back to the island!
هی! بر نگرد به جزیره!‏

no , do not go i will come back for you .
نه ، نرو . پيشت برمي گردم . بهت قول ميدهم .

and your symptoms do not go away in five days
و علایم شما ظرف مدت پنج روز از بین نمی‌رود

that taxi did not go by , .
، تاکسي از کنارشون رد نشد .

i'd rather not go.
من ترجيح مي دم نرم -

he wants to say do not go after the key .
واسه كليد نرين ديونه شدي .

but you did not go , not yet .
اما هنوز که اخراج نشدي .

and they do not go out from her if one of us die .
اگه يکي از ما بميره ، اونا ازش بيرون نميرن .

harry potter must not go back .
هري پاتر نبايد امسال .

but could we not go together?
ولي ميشه باهم نريم؟

i row not go home tonight , tom. .
امشب نميرم خونه توم .

and he might not go to prison .
و امکان داره زندان نره .