검색어: explode (영어 - 페르시아어)

explode .
محترق شدن .

that will explode .
کي ميگن نزديکه ، همينجا دم در .

she would explode .
اون ميخواد کار کنه .

and the bomb will explode .
اونوقت بمب منفجر ميشه .

l saw the plane explode .
ديدم هواپيما منفجر شد .

i'm about to explode.
دارم منفجر مي شم

to explode with the force of
که ميتونه انفجاري با قدرت 5برابر

it must escape or you explode .
اين بايد رها بشه وگرنه تو منفجر ميشي .

and expand it until they explode .
و تا وقتي که منفجر بشه منتظر بموني .

this plane will explode on takeoff . .
اين هواپيما اگر پرواز کنه . منفجر ميشه .

make windows explode when they are closed
پنجره‌ها وقتی که بسته می‌شوند ، منفجر می‌سازدname

lets do this thing before you explode .
بياين شرروع كنيم قبل از اينكه بمب اتاق قبلي منفجر شه .

if i open this , its going to explode .
اگه من بازش کنم اون منفجر ميشه و از سر ميريزه .

if that very same bus were to suddenly explode .
وقتي اين اتوبوس ناگهان منفجر بشه .

it lays suppressed for years , then they explode .
، چندين سال سرکوبش کرده باشن و بعد يک دفعه منفجر شده باشه .

some thief you are the lab is gonna explode .
تو داري دزدي ميکني آزمايشگاه الان منفجر ميشه .

and fuel injectors that explode and burn people alive .
انژکتور هاي موتورش منفجر ميشن و آدمها را زنده زنده ميسوزنند .

may ave�i 15 minutes as a bomb to explode , .
در طي پانزده دقيقه اگر ليوانها پر نشه بمب منفجر ميشه .

an inch more and i do believe your grace will explode .
يك اينچ بيشتر بشه ، فكر ميكنم ديگه ميتركه .

goddamn , did you see the way that bitch head explode shit .
خدای من ، دیدی چطوری مخ جنده ترکید اه .