검색어: feeder (영어 - 페르시아어)

feeder
خوراننده

feeder .
سوخت رسان .

bulk feeder
خورانندۀ انبوه

envelope feeder
خورانندۀ نامه

auto sheet feeder
خورانندۀ خودکار صفحه

feeder 2 - option
گزینه - خورانندۀ ۲

desktop sheet feeder
خورانندۀ صفحۀ رومیزی

pf-1 paper feeder
خورانندۀ کاغذ pf- 1

500-sheet paper feeder
خورانندۀ کاغذ ۵۰۰ برگ

what that was was a bird feeder.
و آن چيز ظرف مخصوص خوراک پرنده ها بود.

i'm a horse feeder, name go do.
من گو بو یک گاو پرور هستم

the feeder stations are usually fed from a high-voltage electrical grid.
خود ایستگاه‌های تغذیه معمولاً از یک شبکه برق ولتاژ بالا تغذیه می‌شوند.

feeder and serum free establishment and expansion of human induced pluripotent stem cells
استقرار و گسترش سلول های بنیادی پرتوان القایی انسان بدون تغذیه و سرم

and then they see that there are peanuts here on the feeder tray, and they hop up and help themselves.
بعد به بادوم های روی طبقه خورنده پی برده، آنها را هم می خورند.

this can be achieved by the use of a layer of feeder fibrocyte cells or supplement medium such as briclone.
این عمل را می‌توان با استفاده از یک لایه سلول تغذیه کننده فیبروسیت یا محیط مغذی بریکلون (briclone) انجام داد.

shy but ambitious pig farmers, however, can purchase a -- this is true -- that hangs on the sperm feeder tube to vibrate.
هرچند، مزرعه‌دارای خجالتی ولی جاه طلب، میتونن یه ویبراتور برای خوک‌ها بخرن -- این حقیقت داره -- که به تزریق کننده اسپرم آویزونه.

===timing in color learning===one of von frisch’s students, elizabeth opfinger, observed that bees would learn color when approaching a feeder.
]۴[یکی از شاگردان von frisch، به نام elizabeth opfinger، کشف کرد که زنبورها رنگ را هنگامی که در حال نزدیک شدن به منبع غذا هستند یاد می‌گیرند.

pf-25 paper feeders
خوراننده‌های کاغذ pf- 25