검색어: great loard of life and wisdom iin thy name (영어 - 페르시아어)

...in that moment of life and death,
,,, در اون لحظه زندگي و مرگ

he said it was a matter of life and death .
گفتش که مسئله مرگ و زندگيه .

matters of life and death are not the will of men.
مرگ و زندگي به اراده انسانها نيست

and i thought it was a matter of life and death .
فکر کردم مسئله مرگ و زندگيه .

until they stand on the edge of life and see the darkness .
اما روزي ميرسد كه آدمها به آخر راهشان ميرسند و توي ظلمات نگاه ميكنند .

he actually said that, it was a matter of life and death.
او واقعاً گفت که این مسئله موضوعِ مرگ و زندگی است.

he is the giver of life and death, and to him you will return.
او زنده مى‌كند و مى‌ميراند و به سوى او بازگردانيده مى‌شويد.

im sorry , monsieur , they said it was a matter of life and death .
ببخشيد قربان . اونها . گفتند که مسئله مرگ و زندگيه .

he also believed that this is when she fully developed her themes of life and death.
پس از مرگ دیکنسون، لاوینیا دیکنسون، برسر قولش ایستاد و بیشتر شعرهای شاعر را سوزاند.

i was optimizing my life for quality of life, and quality of life for me means time in snow.
من داشتم زندگی خودم رو برای کیفیت بهترزندگی بهینه میکردم و کیفیت بهترزندگی برای من به معنی صرف زمان روی برف است.

his is the kingdom of the heavens and the earth, he is the giver of life and death, and he has power over everything.
آن خدایی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست، او زنده می‌گرداند و باز می‌میراند و اوست که بر همه چیز تواناست.

and these are the vessels of life, and, as i'll show you, they can also be the vessels of death.
این ها رگ های زندگی هستند و به طوری که نشان خواهم داد، این رگ ها می توانند رگ های مرگ باشند.

--> in those in whom the cancer has spread to other parts of the body, treatments are mostly aimed at improving quality of life and comfort.
--> در افرادی که سرطان در سایر قسمت‌های بدن آنها گسترش یافته است، درمان‌ها عمدتاً به منظور بهبود کیفیت زندگی و راحتی فرد انجام می‌گیرند.

i see it as just a part of life, and i think we get in trouble when we separate people who've experienced it from those who haven't.
چند ماه بعد، آلیس هنگام قدم زدن در محوطه دانشگاه، فرد متجاوز را شناسایی و به ماموران امنیتی معرفی کرد که به دستگیری و محکومیت آن مرد انجامید.

psychiatrists and clinical psychologists are often asked to evaluate a patient's capacity for making life-and-death decisions at the end of life.
اغلب از روانشناسان و روانپزشکان بالینی خواسته می‌شود تا ظرفیت بیمار را برای انجام تصمیم گیری‌های مربوط به مرگ و زندگی در پایان زندگی شان ارزیابی کنند.