검색어: hack (영어 - 페르시아어)

hack
هک

hack .
جنده ميشود .

hard hack .
اسپيره .

can you hack into this .
ميتوني هكش كني .

if i can just hack in .
اگه بتونم واردش بشم .

jesus , what hack made this .
خداي من ، كدوم ديوونه اي اينو ساخته .

get your bag hack boy . lets go .
آقاي هکر ، کيفتم بردار بجنب بريم .

i dont need to hack into anything .
من احتياجي ندارم چيزي هک کنم .

hack into one of the military satellites .
يه سر به ماهواره هاي نظامي بزن .

look , i just cant hack my way inside .
ببين . من فقط نميتونم راهمو بداخل پيدا كنم .

hack into a nationwide bank security system .
وارد سيستم امنيتي بانكهاي سراسر کشور بشم .

none of them are used to hack into the museum .
براي نفوذ به سيستم موزه از اون استفاده نشده .

its gotta be the ugliest hack i have ever done .
تا حالا اين بدترين نفوذ من به شبكه بوده .

must i hack down a whole family tree of demons .
و تمام شجره اون هيولا .

and then i just pop the hatch on hack the containment unit .
و بعد تونستم بالاخره اون شيشه را بشکونم و بيام بيرون .

could hack the halo failsafe and hire a surfer as an assassin .
ميتونه پيش يكي از اعضاي هيلو بياد و يک قاتل بشه .

here is one very quick hack, especially for the feds in the audience.
این یک ضربه خیلی کوچک است، بویژه برای مسئولین مخاطب.

animals,design,hack,intelligence,interface design,technology
animals,design,hack,intelligence,interface design,technology

i want to hack into these things i know are important and lay the code out for everyone to see.
می خواهم این چیزهایی که می دانم مهم هستند، هک کنم و رمز را در جلوی دید همه بگذارم.

collaboration,computers,curiosity,design,hack,innovation,media,technology
collaboration,computers,curiosity,design,hack,innovation,media,technology