검색어: he contributed (영어 - 페르시아어)

he
ه

he .
اون .

has he .
او اراده كرده .

he adds:
او اضافه کرده:

" he said.
" he said.

he flabbergasted
او تعجب کرد

he jumped .
اون پريد .

he concluded :
او اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند:

contributed most isotope information
اغلب اطلاعات جسم ایزوتوپ مورد کمک واقع‌شده

that contributed a stability , largely allowing .
يك گروه ناشناس .

he's developing.
هميطور

" 1938* "street scene", contributed lyrics.
" ۱۹۳۸* "street scene"، contributed lyrics.

" by the end of this final season, he had contributed 92 scripts in five years.
تا پایان آخرین فصل، او ۹۲ فیلمنامه را در پنج سال ارائه داده بود.

he also contributed to a number of government committees on the health service and social policy.
او به تعدادی از کمیته‌های دولت در خدمات بهداشت و سیاست گذاری اجتماعی کمک کرده است.

and it may or may not have contributed to her particular disorder , .
و اين ممکنه که يک جورايي به مشکل فعلي بيمارم مربوط باشه .

as a member of the american humanist association, he contributed to the writing of humanist manifesto ii.
به عنوان عضوی از انجمن انسان‌گرای آمریکایی او در نوشتن مانیفست اومانیست ii همکاری داشت.

my poor performance has not contributed to the dire straits mujinju finds itself in.
کارایی ضعیف من در وضعیتوخیم موجینجو تأثیری نداشت

early on, the minix community contributed code and ideas to the linux kernel.
در اوایل، انجمن minix کدهاییو ایده‌هایی به هستهٔ لینوکس کمک کرد.

he has also contributed to austrian economics and the history of economic thought as well as the social thought of f. a. hayek.
او به اقتصاد مکتب اتریش، تاریخ اندیشه اقتصادی و همچنین اندیشه‌های اجتماعی هایک تعلق خاطر دارد.

the author of over 200 books and papers, he was a founder of mathematical logic and set theory, to which he contributed much notation.
پینو از بنیان‌گذارن منطق ریاضی و نظریه مجموعه‌ها بود و بیش از ۲۰۰ کتاب و مقاله از خود به جا گذاشته است.